وقتی ازش ضربه خوردی ❦پارت𝟐𝟒❦
کوک=تو اتوبوس خوش گذشت ؟
ا.ت=آره عالی بود امی هم رو شونه ی دوست پسرم خوابید قشنگ عالی بود
کوک=تو هم رو شونه ی الکس خوابیدی
ا.ت=ولی الکس دوست دختر نداره که بخوام رابطشونو خراب کنم
کوک چیزی نگفت و ماشین رو روشن کرد و سمت خونمون رفت .
....................
از ماشین پیاده شدم و چمدونامو برداشتم و بدون خدافظی رفتم تو خونه .
لباسامو عوض کردم و سوار تاکسی شدم و رفتم سرکار پاره وقتم
رئیس=سلام ا.ت ،خوبی ؟ انگار زیاد حالت خوب نیست !
ا.ت=بد نیستم رئیس زیاد تعطیلات خوبی نداشتم
رئیس=اوه متاسفم از شنیدنش
ا.ت=تقصیر شما که نیست
پیشبندم رو بستم و رفتم تا ظرفارو بشورم .
تمام ظرفارو شستم و آشپزخونه رو طی کشیدم .
تقریبا شب شده بود ،داشتم سفارش یکی از مشتری هارو می‌بردم که سرم گیج رفت و خوردم زمین و سفارش پخش زمین شد
رئیس=ا.ت چخبره ؟ معذرت می‌خوام جناب
ا.ت از حقوقت کسر میشه و باید چند ساعت اضافه کاری وایسی
ا.ت=من واقعا متاسفم.......چشم
رئیس=امروز برو دیگه گند زدی
پیشبندم رو درآوردم و آویزون کردم ،کیفمو برداشتم و با چشمای خیس از اونجا رفتم بیرون .
ا.ت=هق هق چرا من همش بدبیاری میارم ؟
گوشیم زنگ خورد.......یه نفس عمیق کشیدم و اشکامو پاک کردم
کوک=الو ؟ ا.ت ؟
ا.ت=می‌شنوم
کوک=خوبی ؟
ا.ت=نه به لطف تو
کوک=من معذرت می‌خوام
ا.ت=بابت ؟
کوک=بابت همه چیز ،برای هرچیزی که ناراحتت کرده
ا.ت=هروقت فهمیدی برای چی ناراحتم زنگ بزن
کوک=برای امی ناراحتی مگه نه ؟ اما همه چی اتفاقی بود
ا.ت=و تو میتونستی کاری کنی که اتفاق نیفته
کوک=ا.ت م..........
ا.ت=تو که فهمیده بودی .....راستش نفهمیدی خودم بهت گفتم ،گفتم که از امی بدم میاد
چرا یه کاری کردی همش بهت بچسبه ،خودت هم بدت نمیومد نه ؟
کوک=من واقعا نمیتونم چیزی بگم نمیشه فقط برگردی ؟
ا.ت=من جایی نرفتم که بخوام برگردم ،خودت این نفرت رو ایجاد کردی ،من همش رو تقصیر امی نمیندازم کوک ،تقصیر خودتم بود ،میتونستی پیش بزنی.....ولی نزدی
دیگه اشک هام جاری شدن.....نتونستم حرف بزنم و همونطوری که کوک اسممو پشت تلفن داد میزد تلفن رو قطع کردم .
رو زانو هام فرود اومدم و وسط خیابون شروع کردم به گریه کردن
الکس=ا.ت ؟ ا.ت خودتی ؟
سرم رو بلند کردم که الکس رو دیدم
ا.ت=هق هق الکس ؟
الکس اومد سمتم و بلندم کرد
الکس=چیزی نیست آروم باش ،اروم باش
ا.ت=هق هق الکس من خیلی بدبختم ،خیلی
الکس=اینجوری نگو
بغلم کرد و آروم با دست به کمرم میزد تا آروم شم
..........
نشستیم رو صندلی که الکس گفت
الکس=واسه ی این حرفه خودتو اذیت نکن ارزش تو بالاتر از این حرفاست
ا.ت=ام ..........
الکس=اما نداریم ،پاشو بریم یکم مشروب بخوریم حال و هوامون عوض شه
ا.ت=باشه من یه جا بلدم بریم اونجا
کوک
ا.ت=آره عالی بود امی هم رو شونه ی دوست پسرم خوابید قشنگ عالی بود
کوک=تو هم رو شونه ی الکس خوابیدی
ا.ت=ولی الکس دوست دختر نداره که بخوام رابطشونو خراب کنم
کوک چیزی نگفت و ماشین رو روشن کرد و سمت خونمون رفت .
....................
از ماشین پیاده شدم و چمدونامو برداشتم و بدون خدافظی رفتم تو خونه .
لباسامو عوض کردم و سوار تاکسی شدم و رفتم سرکار پاره وقتم
رئیس=سلام ا.ت ،خوبی ؟ انگار زیاد حالت خوب نیست !
ا.ت=بد نیستم رئیس زیاد تعطیلات خوبی نداشتم
رئیس=اوه متاسفم از شنیدنش
ا.ت=تقصیر شما که نیست
پیشبندم رو بستم و رفتم تا ظرفارو بشورم .
تمام ظرفارو شستم و آشپزخونه رو طی کشیدم .
تقریبا شب شده بود ،داشتم سفارش یکی از مشتری هارو می‌بردم که سرم گیج رفت و خوردم زمین و سفارش پخش زمین شد
رئیس=ا.ت چخبره ؟ معذرت می‌خوام جناب
ا.ت از حقوقت کسر میشه و باید چند ساعت اضافه کاری وایسی
ا.ت=من واقعا متاسفم.......چشم
رئیس=امروز برو دیگه گند زدی
پیشبندم رو درآوردم و آویزون کردم ،کیفمو برداشتم و با چشمای خیس از اونجا رفتم بیرون .
ا.ت=هق هق چرا من همش بدبیاری میارم ؟
گوشیم زنگ خورد.......یه نفس عمیق کشیدم و اشکامو پاک کردم
کوک=الو ؟ ا.ت ؟
ا.ت=می‌شنوم
کوک=خوبی ؟
ا.ت=نه به لطف تو
کوک=من معذرت می‌خوام
ا.ت=بابت ؟
کوک=بابت همه چیز ،برای هرچیزی که ناراحتت کرده
ا.ت=هروقت فهمیدی برای چی ناراحتم زنگ بزن
کوک=برای امی ناراحتی مگه نه ؟ اما همه چی اتفاقی بود
ا.ت=و تو میتونستی کاری کنی که اتفاق نیفته
کوک=ا.ت م..........
ا.ت=تو که فهمیده بودی .....راستش نفهمیدی خودم بهت گفتم ،گفتم که از امی بدم میاد
چرا یه کاری کردی همش بهت بچسبه ،خودت هم بدت نمیومد نه ؟
کوک=من واقعا نمیتونم چیزی بگم نمیشه فقط برگردی ؟
ا.ت=من جایی نرفتم که بخوام برگردم ،خودت این نفرت رو ایجاد کردی ،من همش رو تقصیر امی نمیندازم کوک ،تقصیر خودتم بود ،میتونستی پیش بزنی.....ولی نزدی
دیگه اشک هام جاری شدن.....نتونستم حرف بزنم و همونطوری که کوک اسممو پشت تلفن داد میزد تلفن رو قطع کردم .
رو زانو هام فرود اومدم و وسط خیابون شروع کردم به گریه کردن
الکس=ا.ت ؟ ا.ت خودتی ؟
سرم رو بلند کردم که الکس رو دیدم
ا.ت=هق هق الکس ؟
الکس اومد سمتم و بلندم کرد
الکس=چیزی نیست آروم باش ،اروم باش
ا.ت=هق هق الکس من خیلی بدبختم ،خیلی
الکس=اینجوری نگو
بغلم کرد و آروم با دست به کمرم میزد تا آروم شم
..........
نشستیم رو صندلی که الکس گفت
الکس=واسه ی این حرفه خودتو اذیت نکن ارزش تو بالاتر از این حرفاست
ا.ت=ام ..........
الکس=اما نداریم ،پاشو بریم یکم مشروب بخوریم حال و هوامون عوض شه
ا.ت=باشه من یه جا بلدم بریم اونجا
کوک
۳۷.۱k
۰۴ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.