دوستان اتفاق دوم را گذاشتم که ظاهرا خیلی استقبال شده
سلام دوستان اتفاق بعدی که میخوام براتون بگم درباره خود خاله من هست اگر داستان قبلی را نخواندید حتما بخوانید
خب داستان از آنجایی شروع شد که پرستار آمپولی به خاله من زد که به آن حساسیت داشت و خاله من مرد بله دقیقا مرد اما زیاد نه اون نبض نداشت ضربان نداشت و ۱۰ دقیقه مرد خب من از خالم پرسیدم چه چیزی دید حالا داستان را از زبان خود خاله من بشوید
من دیدم بدنم روی تخت هست و خودم روی تخت نشسته بودم ناگهان از کمد جبرئیل را دیدم اون کلاه داشت که شبیه حوله حمام بود و صورت و دست و پاهایش بی رنگ بود و صدای خیلی مهربانی داشت من همزمان داشتم دخترم را میدیدم که بعد از دیدن جسد من به اتاق رفت و دستانش را بالا کرد من نشنیدم چی گفت در همان لحظه جبرئیل به طرفم می آمد با هر قدم چیزی میگفت قدم اول گفت صدقه بده در راه خدا و انفاق کن در قدم دوم گفت هیچ وقت کسی را قضاوت نکن قدم سوم را یادم نمیاد کلی بعد آن قدم ایستاد و گفت به تو مهلت داده شده ولی زمان کم است ظهور نزدیک است
خب دوستان من با شنیدن این حرف به ظهور امام عصر(عج) مطمعا شدم چون در داستان قبلی هم همین را گفتند مثل اینکه به انسان های خوب زمان میدهند تا در جنگ با شیاطین حضور داشته باشند من دیگه نمیدونم چی بگم در پست بعدی نشانه های ظهور را میگذارم در ضمن لطفا اگر کسی یکی دارد این پیام را حمایت کنه همه باید این پیام را ببینند
خب داستان از آنجایی شروع شد که پرستار آمپولی به خاله من زد که به آن حساسیت داشت و خاله من مرد بله دقیقا مرد اما زیاد نه اون نبض نداشت ضربان نداشت و ۱۰ دقیقه مرد خب من از خالم پرسیدم چه چیزی دید حالا داستان را از زبان خود خاله من بشوید
من دیدم بدنم روی تخت هست و خودم روی تخت نشسته بودم ناگهان از کمد جبرئیل را دیدم اون کلاه داشت که شبیه حوله حمام بود و صورت و دست و پاهایش بی رنگ بود و صدای خیلی مهربانی داشت من همزمان داشتم دخترم را میدیدم که بعد از دیدن جسد من به اتاق رفت و دستانش را بالا کرد من نشنیدم چی گفت در همان لحظه جبرئیل به طرفم می آمد با هر قدم چیزی میگفت قدم اول گفت صدقه بده در راه خدا و انفاق کن در قدم دوم گفت هیچ وقت کسی را قضاوت نکن قدم سوم را یادم نمیاد کلی بعد آن قدم ایستاد و گفت به تو مهلت داده شده ولی زمان کم است ظهور نزدیک است
خب دوستان من با شنیدن این حرف به ظهور امام عصر(عج) مطمعا شدم چون در داستان قبلی هم همین را گفتند مثل اینکه به انسان های خوب زمان میدهند تا در جنگ با شیاطین حضور داشته باشند من دیگه نمیدونم چی بگم در پست بعدی نشانه های ظهور را میگذارم در ضمن لطفا اگر کسی یکی دارد این پیام را حمایت کنه همه باید این پیام را ببینند
۱۴.۳k
۲۰ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.