رویدادها و بحران های سیاسی دولت اصلاحات قسمت دوم
رویدادها و بحران های سیاسی دولت اصلاحات _ قسمت دوم
وقایع هجده تیر ۷۸ یا کوی دانشگاه (۲)
در همین راستا عباس عبدی عضو شورای سردبیری روزنامه سلام در پاسخ به محرمانه بودن نامه منتشر شده آن را دست نویس به خط سعید امامی و فاقد هرگونه مهر محرمانه دانسته و اظهار داشته به هیچ وجه افشای اسرار محرمانه نبوده است و اضافه کرده احتمالاً دو نامه باید وجود داشته باشد یکی دست نویس که ما چاپ کرده ایم و دیگری تایپی که احتمالاً کامل تر بوده است. همچنین در این مورد که وزارت اطلاعات نامه را منسوب به حوزه مشاورین وزیر دانسته و نه سعید امامی گفته است «سعید اسلامی در حوزه مشاورین کار میکرده و نامه به خط وی بوده است»
این نامه چندی بعد از مرگ مشکوک سعید امامی (به تاریخ ۲۹ خرداد ۷۸ ) انتشار یافت. مدعیان جعلی بودن این نامه، پیوند زدن طرح قانون اصلاح مطبوعات با قتل های زنجیره ای را پروژه براندازی نظام عنوان کردهاند. در هر صورت موضوع قانون اصلاح مطبوعات و نقش سعید امامی در آن که عامل اصلی قتل های زنجیره ای معرفی شده بود به توقیف روزنامه سلام انجامید و واقعه هجده تیر را رقم زد.
در این رویداد حریم دانشگاه شکسته شد، نیروی انتظامی و لباس شخصی ها در پی تظاهرات دانشجویان در اعتراض به توقیف روزنامه سلام و تصویب قانون جدید مطبوعات، به داخل کوی دانشگاه و خوابگاههای دانشجویی حمله بردند و ضمن تخریب اموال دانشجویان آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و خساراتی را به برخی از بلوک ها وارد نمودند و صدها نفر از دانشجویان را بازداشت کردند. حمله و ضرب و شتم دانشجویان تا صبح ادامه داشت. این حمله به اعتراضات گسترده و چند روزه دانشجویان و مردم در تهران و شهرستانها انجامید. البته این حوادث توسط مقامات قضایی پیگیری شد و در نهایت دو تن از افسران وظیفه محاکمه و به دلیل دزدین یک قطعه ریش تراش محاکمه شدند.
همچنین مسئله دیگری که موجب گسترش هجده تیر بود حرکت دانشجویان به سوی بیت رهبری بود، دانشجویان نیروی انتظامی را عامل یورش به کوی دانشگاه دانسته و خواستار عزل فرمانده آن بودند. همچنین توقیف روزنامه سلام نیز توسط دادگاه ویژه روحانیت که زیر نظر رهبر قرار دارد انجام شده بود. اما رهبری در حالیکه این رویداد را محکوم کرده بود حاضر به برکناری سردار لطفیان و همچنین نظری فرمانده پلیس تهران نشد. همین امر باعث شد تا در روزهای بعد تظاهرات به سمت دفتر رهبری و مجموعهای که وی در مرکز تهران در آن مستقر است (موسوم به مجموعه مطهری) شود. سعید حجاریان در این باره میگوید :
وقتی دانشجوها از کوی دانشگاه بیرون آمدند، بین میدان ولیعصر بودند تا حرکت کنند به سوی خیابان آذربایجان، من در آن هنگام دفتر آقای خاتمی بودم. آن زمان من عضو شورای شهر تهران بودم. اعضای شورای شهر را برده بودیم به کوی دانشگاه تا خرابی ها را ببینند و برای بازسازی و اختصاص بودجه اقدام کنیم. من به خاطر این کار رفته بود دفتر خاتمی که آقای صفوی (فرمانده سپاه) زنگ زد به آقای ابطحی و گفت خط قرمز ما خیابان جمهوری است، هرکسی از این خیابان پایین تر بیاید، می زنیم. متوجه شدیم بچه های دانشجو دارند رو به پایین حرکت می کنند، به من گفتند که بروم و با آنها صحبت کنم، رفتم با دانشجوها صحبت کردم، یک طرف بچه های رحیم بودند، یک طرف هم بچه های دانشجو، با قسم و آیه و من بمیرم و تو بمیری، سر راهپیمایی را کج کردم به سمت کوی و گفتم برید من هم می آیم...
وقایع هجده تیر ۷۸ یا کوی دانشگاه (۲)
در همین راستا عباس عبدی عضو شورای سردبیری روزنامه سلام در پاسخ به محرمانه بودن نامه منتشر شده آن را دست نویس به خط سعید امامی و فاقد هرگونه مهر محرمانه دانسته و اظهار داشته به هیچ وجه افشای اسرار محرمانه نبوده است و اضافه کرده احتمالاً دو نامه باید وجود داشته باشد یکی دست نویس که ما چاپ کرده ایم و دیگری تایپی که احتمالاً کامل تر بوده است. همچنین در این مورد که وزارت اطلاعات نامه را منسوب به حوزه مشاورین وزیر دانسته و نه سعید امامی گفته است «سعید اسلامی در حوزه مشاورین کار میکرده و نامه به خط وی بوده است»
این نامه چندی بعد از مرگ مشکوک سعید امامی (به تاریخ ۲۹ خرداد ۷۸ ) انتشار یافت. مدعیان جعلی بودن این نامه، پیوند زدن طرح قانون اصلاح مطبوعات با قتل های زنجیره ای را پروژه براندازی نظام عنوان کردهاند. در هر صورت موضوع قانون اصلاح مطبوعات و نقش سعید امامی در آن که عامل اصلی قتل های زنجیره ای معرفی شده بود به توقیف روزنامه سلام انجامید و واقعه هجده تیر را رقم زد.
در این رویداد حریم دانشگاه شکسته شد، نیروی انتظامی و لباس شخصی ها در پی تظاهرات دانشجویان در اعتراض به توقیف روزنامه سلام و تصویب قانون جدید مطبوعات، به داخل کوی دانشگاه و خوابگاههای دانشجویی حمله بردند و ضمن تخریب اموال دانشجویان آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و خساراتی را به برخی از بلوک ها وارد نمودند و صدها نفر از دانشجویان را بازداشت کردند. حمله و ضرب و شتم دانشجویان تا صبح ادامه داشت. این حمله به اعتراضات گسترده و چند روزه دانشجویان و مردم در تهران و شهرستانها انجامید. البته این حوادث توسط مقامات قضایی پیگیری شد و در نهایت دو تن از افسران وظیفه محاکمه و به دلیل دزدین یک قطعه ریش تراش محاکمه شدند.
همچنین مسئله دیگری که موجب گسترش هجده تیر بود حرکت دانشجویان به سوی بیت رهبری بود، دانشجویان نیروی انتظامی را عامل یورش به کوی دانشگاه دانسته و خواستار عزل فرمانده آن بودند. همچنین توقیف روزنامه سلام نیز توسط دادگاه ویژه روحانیت که زیر نظر رهبر قرار دارد انجام شده بود. اما رهبری در حالیکه این رویداد را محکوم کرده بود حاضر به برکناری سردار لطفیان و همچنین نظری فرمانده پلیس تهران نشد. همین امر باعث شد تا در روزهای بعد تظاهرات به سمت دفتر رهبری و مجموعهای که وی در مرکز تهران در آن مستقر است (موسوم به مجموعه مطهری) شود. سعید حجاریان در این باره میگوید :
وقتی دانشجوها از کوی دانشگاه بیرون آمدند، بین میدان ولیعصر بودند تا حرکت کنند به سوی خیابان آذربایجان، من در آن هنگام دفتر آقای خاتمی بودم. آن زمان من عضو شورای شهر تهران بودم. اعضای شورای شهر را برده بودیم به کوی دانشگاه تا خرابی ها را ببینند و برای بازسازی و اختصاص بودجه اقدام کنیم. من به خاطر این کار رفته بود دفتر خاتمی که آقای صفوی (فرمانده سپاه) زنگ زد به آقای ابطحی و گفت خط قرمز ما خیابان جمهوری است، هرکسی از این خیابان پایین تر بیاید، می زنیم. متوجه شدیم بچه های دانشجو دارند رو به پایین حرکت می کنند، به من گفتند که بروم و با آنها صحبت کنم، رفتم با دانشجوها صحبت کردم، یک طرف بچه های رحیم بودند، یک طرف هم بچه های دانشجو، با قسم و آیه و من بمیرم و تو بمیری، سر راهپیمایی را کج کردم به سمت کوی و گفتم برید من هم می آیم...
۵.۶k
۲۸ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.