پسر عموی مافیای من!
پسر عموی مافیای من!
Part:21
ی کرمی داره بهم میگه همرو بکشم😂
البته تو رمان رو میگم😈
.........................................................
تهیونگ زنگ زد و گفت
تهیونگ:جونگکوک ببین چیکار کردی پارمیدا داره از اینجا میره
جونگکوک:کجا*عصبی*
تهیونگ:امریکا
جونگکوک:کی؟
تهیونگ:نمیدونم
ویو جونگکوک
سریع گوشیو قطع کردم و به سمت خونه عمو اینا حرکت کردم و اونجا که رسیدم دیدم آسیه و پارمیدا و عمو و زن عمو بیرونن و پارمیدا داره میره
که سریع رفتم اونجا پیدا شده گفتم
جونگکوک:پارمیدا*داد*
پارمیدا ویو
که دیدم یکی صدام کرد وقتی رومو این طرف کردم ی جسمی روی لباهام قرار گرفت و یکدفعه هولش دادم گفتم
پارمیدا:نکن نکن انقد اذیتم نکن ولم کن دیگه
جونگکوک:دوستت دارم
پارمیدا:منم دوستت داشتم
*سه سال بعد
حیححح تامام شددد البته فصل دوم بیارم یا
کلا همینجوری ادامه بدم؟
Part:21
ی کرمی داره بهم میگه همرو بکشم😂
البته تو رمان رو میگم😈
.........................................................
تهیونگ زنگ زد و گفت
تهیونگ:جونگکوک ببین چیکار کردی پارمیدا داره از اینجا میره
جونگکوک:کجا*عصبی*
تهیونگ:امریکا
جونگکوک:کی؟
تهیونگ:نمیدونم
ویو جونگکوک
سریع گوشیو قطع کردم و به سمت خونه عمو اینا حرکت کردم و اونجا که رسیدم دیدم آسیه و پارمیدا و عمو و زن عمو بیرونن و پارمیدا داره میره
که سریع رفتم اونجا پیدا شده گفتم
جونگکوک:پارمیدا*داد*
پارمیدا ویو
که دیدم یکی صدام کرد وقتی رومو این طرف کردم ی جسمی روی لباهام قرار گرفت و یکدفعه هولش دادم گفتم
پارمیدا:نکن نکن انقد اذیتم نکن ولم کن دیگه
جونگکوک:دوستت دارم
پارمیدا:منم دوستت داشتم
*سه سال بعد
حیححح تامام شددد البته فصل دوم بیارم یا
کلا همینجوری ادامه بدم؟
۳.۸k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.