ببخشید امروز خیلی سرم شلوغ بود
چرا زودتر پیدایش نکردم
پارت ۱۲
آمد کنار خوابید بعد روبه روش دراز کشیدم نگاش کردم دستم رو آروم گذاشتم تو موهاش باهاش ور رفتم که چشاش رو باز کرد گفتم ببخشید گفت اشکال نداره انجام بده
انجام دادم که دوتامون خوابمون رفت
صبح بیدار شدم صبحانه خوردم
و گفت امشب میرم پیش سون
گفت باش هر وقت دلت خواست بیا
بهش گفتم هوم چشم
رفتم پایین سون منو دید گفت به به
گفتم حوصله ندارم گفت باش بعد صبحت میکنیم بیا بریم کافه که اونجا استغدادم بشی گفتم باش رفتم داخل اتاق لباس عوض کردم با سون رفتیم کافه
انکار بار بود نه کافه😐
که بهم سون گفت اینجا شبا بیشتر شلوغ میشه پریدم گفتم اینجا باره
گفت عاره گفتم اره رو آجر پاره
گفت ساکت شو بیا بریم پیش مدیر که دیدم چنددکمه لباس مدیره بازه آمد گفت به به عجب دختر جذابی معلومه کره ایی نیستی خوشگله گفتم خفه
گفت هییی درست حرف بزن داشت میمومد نزدیک که سون گفت آقا خواهش میکنممن من امشب با شما میخوابم اصلا هرشب وقت به دوستم کاری نداشته باشید...........
پارت ۱۲
آمد کنار خوابید بعد روبه روش دراز کشیدم نگاش کردم دستم رو آروم گذاشتم تو موهاش باهاش ور رفتم که چشاش رو باز کرد گفتم ببخشید گفت اشکال نداره انجام بده
انجام دادم که دوتامون خوابمون رفت
صبح بیدار شدم صبحانه خوردم
و گفت امشب میرم پیش سون
گفت باش هر وقت دلت خواست بیا
بهش گفتم هوم چشم
رفتم پایین سون منو دید گفت به به
گفتم حوصله ندارم گفت باش بعد صبحت میکنیم بیا بریم کافه که اونجا استغدادم بشی گفتم باش رفتم داخل اتاق لباس عوض کردم با سون رفتیم کافه
انکار بار بود نه کافه😐
که بهم سون گفت اینجا شبا بیشتر شلوغ میشه پریدم گفتم اینجا باره
گفت عاره گفتم اره رو آجر پاره
گفت ساکت شو بیا بریم پیش مدیر که دیدم چنددکمه لباس مدیره بازه آمد گفت به به عجب دختر جذابی معلومه کره ایی نیستی خوشگله گفتم خفه
گفت هییی درست حرف بزن داشت میمومد نزدیک که سون گفت آقا خواهش میکنممن من امشب با شما میخوابم اصلا هرشب وقت به دوستم کاری نداشته باشید...........
۳۵.۳k
۱۹ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.