☆مرگ یا عشق ☆ part⁴²
چوی:ا.ت کاری باهاش نداشته باش قول میدم از زندگیت برم بیرون
ا.ت:برو داخل اون زنیکه.رو بردار و از زندگیم گمشو بیرون نمیخوام دیگ ببینمت*داد
بعد رفت داخل و کانگ مری رو باخودش برد منم رو زانوهام نشستم و شروع کردم ب گریه کردن
ویو کوک
رفتم بیرون و دیدم ا.ت داره مثل ابر پاییز گریه میکنه(ابر پاییز😅)
وقتی اشکاشو میدیم انگار قلبم شروه میکرد ب گریه کردن سریع رفتم سمتش
کوک:ا.ت همه چی تموم شد گریه نکن
ا.ت:ا،اون حتی حالمم نپرسید،،،فقط ب فکر اون زن ب،بود*هق هق
ا.ت:و،وقتی گفتم نتیجه ی د،دروغم. نخواست حرفمو اصلاح کنه*هق هق
کوک:ا.ت اینحوری نکن فقط خودتو داغون میکنی،،، ببین ازش خلاص شدیم
اما همونجوری گریه میکرد ،،، تهیونگ تو ماشین منتظر بود ا.ت ک حرف گوش نمیکرد براید استایل بغلش کردم و بردمش تو ماشین انقد گریه کرده بود حتی جون نداشت تقلا(تلاش،مخالفت) کنه
رفتم تو ماشین نشستم ا.ت هم گذاشتم کنار. خودم و راه افتادیم سمت خونه بعد از چن مین رسیدیم دیدم ا.ت خوابیده براید استایل بغلش کردمو رفتم تو خونه
همه با چهره سوالی نگام میکردن ولی جیمین نگاهش فرق داشت نمیدونم چرا اونجوری نگام میکرد(غیرتی شده فرزندم)
جین:کو.....
کوک:فعلا هیچی نگید
بردمش تو اتاق خودم گذاشتم رو تخت
#iranisns_Love_jk
ا.ت:برو داخل اون زنیکه.رو بردار و از زندگیم گمشو بیرون نمیخوام دیگ ببینمت*داد
بعد رفت داخل و کانگ مری رو باخودش برد منم رو زانوهام نشستم و شروع کردم ب گریه کردن
ویو کوک
رفتم بیرون و دیدم ا.ت داره مثل ابر پاییز گریه میکنه(ابر پاییز😅)
وقتی اشکاشو میدیم انگار قلبم شروه میکرد ب گریه کردن سریع رفتم سمتش
کوک:ا.ت همه چی تموم شد گریه نکن
ا.ت:ا،اون حتی حالمم نپرسید،،،فقط ب فکر اون زن ب،بود*هق هق
ا.ت:و،وقتی گفتم نتیجه ی د،دروغم. نخواست حرفمو اصلاح کنه*هق هق
کوک:ا.ت اینحوری نکن فقط خودتو داغون میکنی،،، ببین ازش خلاص شدیم
اما همونجوری گریه میکرد ،،، تهیونگ تو ماشین منتظر بود ا.ت ک حرف گوش نمیکرد براید استایل بغلش کردم و بردمش تو ماشین انقد گریه کرده بود حتی جون نداشت تقلا(تلاش،مخالفت) کنه
رفتم تو ماشین نشستم ا.ت هم گذاشتم کنار. خودم و راه افتادیم سمت خونه بعد از چن مین رسیدیم دیدم ا.ت خوابیده براید استایل بغلش کردمو رفتم تو خونه
همه با چهره سوالی نگام میکردن ولی جیمین نگاهش فرق داشت نمیدونم چرا اونجوری نگام میکرد(غیرتی شده فرزندم)
جین:کو.....
کوک:فعلا هیچی نگید
بردمش تو اتاق خودم گذاشتم رو تخت
#iranisns_Love_jk
۱۰.۱k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.