name:impugn part:23
هنری: چیو؟
جیمین حرفی نداشت بزنه برای همین ساکت موند دستش رو برد تا تلفن رو قطع کنه
هنری: باز ا.ت....جیمین...خداشاهده بری سمتش همه چیا که به نامت بود رو ازت میگیرم...خوددانی
جیمین: چرا همین تهدیدش کردی؟
هنری: چی؟
جیمین: هر کاری میخوای بکنی بکن من ا.ت و میخوام
هنری: جیمین...من واقعا نمیدونم...هرکاریکردم هر کاری بود انجام دادم تا شمارو از هم دور کنم ولی نمیشه...اگه میخوای با ا.ت باشی دیگه هیچوقت اجازه نمیدم ازش جدا بشی
جیمین: لازم به حرفای چرت تو ندارم ...زندگی خودمه...تا الان تو تصمیم گرفتی...بسه ...فعلا
و بدون صبر گوشی رو قطع کرد.
جیمین پشت یه ساختمون معمولی ایستاد
مطمعن شد که خونش اونجاست و با خیال راحت سمت خونه حرکت کرد
***
ا.ت به خونه رفت و یون هی رو روی تختش گذاشت . هیچوقت احازه نمیداد یوپ هی ازش دور بشه. اون بچه مثل جیمین براش ارزش داشت....مثل جیمین؟
درسته مثل جیمین
اون عشق علاقش به جیمین کم نشده بود. فقط ازش ناراحت بود ازش عصبی بود و بیشترین دلیلش برای ازدواج کردن اون بود. اون دیگه زن داشت. دیگه برای جیمین نبود
ولی جیمین هنوز مال اون بود
تا همیشه
حتی اگه ازدواج میکرد
لباسای راحتیش رو پوشید و بعداز خوردن اب کنار یون هی دراز کشید .
این بچه واقعا شبیه جیمین بود لبای پفکی و لپای نرم و قرمز ولی چشای ا.ت رو داشت کشیده و مژه های زیاد
دستشو روی سر کوچیک یون هی کشید و اونو توی بغلش کشید .
.
.
.
.
#بی_تی_اس#جیمین#تهیونگ#جونگکوک#نامجون#جیهوپ#جین#شوگا#رمان#وانشات#اصمات#کیپاپ#سناریو#ویسگون
جیمین حرفی نداشت بزنه برای همین ساکت موند دستش رو برد تا تلفن رو قطع کنه
هنری: باز ا.ت....جیمین...خداشاهده بری سمتش همه چیا که به نامت بود رو ازت میگیرم...خوددانی
جیمین: چرا همین تهدیدش کردی؟
هنری: چی؟
جیمین: هر کاری میخوای بکنی بکن من ا.ت و میخوام
هنری: جیمین...من واقعا نمیدونم...هرکاریکردم هر کاری بود انجام دادم تا شمارو از هم دور کنم ولی نمیشه...اگه میخوای با ا.ت باشی دیگه هیچوقت اجازه نمیدم ازش جدا بشی
جیمین: لازم به حرفای چرت تو ندارم ...زندگی خودمه...تا الان تو تصمیم گرفتی...بسه ...فعلا
و بدون صبر گوشی رو قطع کرد.
جیمین پشت یه ساختمون معمولی ایستاد
مطمعن شد که خونش اونجاست و با خیال راحت سمت خونه حرکت کرد
***
ا.ت به خونه رفت و یون هی رو روی تختش گذاشت . هیچوقت احازه نمیداد یوپ هی ازش دور بشه. اون بچه مثل جیمین براش ارزش داشت....مثل جیمین؟
درسته مثل جیمین
اون عشق علاقش به جیمین کم نشده بود. فقط ازش ناراحت بود ازش عصبی بود و بیشترین دلیلش برای ازدواج کردن اون بود. اون دیگه زن داشت. دیگه برای جیمین نبود
ولی جیمین هنوز مال اون بود
تا همیشه
حتی اگه ازدواج میکرد
لباسای راحتیش رو پوشید و بعداز خوردن اب کنار یون هی دراز کشید .
این بچه واقعا شبیه جیمین بود لبای پفکی و لپای نرم و قرمز ولی چشای ا.ت رو داشت کشیده و مژه های زیاد
دستشو روی سر کوچیک یون هی کشید و اونو توی بغلش کشید .
.
.
.
.
#بی_تی_اس#جیمین#تهیونگ#جونگکوک#نامجون#جیهوپ#جین#شوگا#رمان#وانشات#اصمات#کیپاپ#سناریو#ویسگون
۷.۵k
۰۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.