اصن ی حالی میده تو خماری میزارمتوننننن
پارت۱۲
+با چیزی ک روی زمین بود مو ب تنم سیخ شد
+اون ...اون...ساعت بابامه
×ساعت بابات؟ اینجا چیکار میکنه؟
+نمیدونم جوری برش دار ک اثرانگشت روش نمونه
×اوکی
ویو چانیول:
×ساعت بابای ا.ت بود دروغ چرا یکم ترسیدم ک باباش هنو زنده باشه
×منو ا.ت از هم جدا شدیم اون پایین رو میگشت من بالا
×از پله ها داشتم میرفتم بالا تا ب اتاق چانگبین رسیدم
×داشتم اتاق چانگبین رو میگشتم ک صدای جیغ ا.ت اومد
×سریع دویدم پایین تا ببینم چی شده
ویو ا.ت:
+داشتم پایین رو میگشتم ک صدای جیغ رف بالا و چانیول سریع اومد پایین
×چیشده ا.ت؟
+اون....اون....جنازه سگ چانگبینه
×پس کسی ک چانگبینو برده چرا اینارو با خودش نبرده (منظورش جنازه اجوما و سگ ع)
+نمیدونم
×نظرت چیه اول مطمئن شیم بابات زندس بعد بیایم سراغ چانگبین؟
+اون خیلی وقت پیش مرده جلوی چشای خودم چانگبین ی تیر حرومش کرد
×خب ایرادی نداره اول بریم سراغ خونه شما
*رسیدن خونه ا.ت
+اینجا خونه ما بود
×هنوزم تمیزه
+اینجا رو یکی تمیز کرده یادمه وقتی چانگبین منو برد جنازه مادر و پدرم روی زمین با کلی خون بود
×ینی چون جنازه نیس نمیتونیم مطمئن هم باشیم ک اونا مردن
+اره
ویو ا.ت:
+داشتیم برمیگشتیم ک احساس کردم ی چیزی داره نگام میکنه زیاد محل ندادم داشتم میرفتم ک احساس کردم پشتم ی چیزی چکید از سقف برگشتم دیدم ک پشتم چند قطره خون چکیده ولی ما طبقه بالایی نداریم ک خون از اونجا باشه به چانیول همه چیز رو گفتم
×ا.ت فک کنم ی جای مخفی دارید ک تو ازش خبر نداری *دستشو ب راه روی قدیمی ک پشت یخچال بود میبره*
+ولی چجوری؟ من یادمه با بابام همیشه پشت یخچال رو تمیز میکردیم ولی خبری از راهرو نبود
×ب این راهرو نمیخونه جدید باشه
+اره
+داشتیم از پله ها بالا میرفتیم ک متوجه لکه های خون روی پله ها شدم
+هوی چانیول
×هوم؟
+این لکه های خون رو میبینی یا من اسکل شدم؟
×هوم (هون الان ینی چی پیسرم؟)
+داشتیم میرفتیم بالا ک با دیدم اون کوفتی روی زمین پرام ریخت
حمایتتتتتتتت
+با چیزی ک روی زمین بود مو ب تنم سیخ شد
+اون ...اون...ساعت بابامه
×ساعت بابات؟ اینجا چیکار میکنه؟
+نمیدونم جوری برش دار ک اثرانگشت روش نمونه
×اوکی
ویو چانیول:
×ساعت بابای ا.ت بود دروغ چرا یکم ترسیدم ک باباش هنو زنده باشه
×منو ا.ت از هم جدا شدیم اون پایین رو میگشت من بالا
×از پله ها داشتم میرفتم بالا تا ب اتاق چانگبین رسیدم
×داشتم اتاق چانگبین رو میگشتم ک صدای جیغ ا.ت اومد
×سریع دویدم پایین تا ببینم چی شده
ویو ا.ت:
+داشتم پایین رو میگشتم ک صدای جیغ رف بالا و چانیول سریع اومد پایین
×چیشده ا.ت؟
+اون....اون....جنازه سگ چانگبینه
×پس کسی ک چانگبینو برده چرا اینارو با خودش نبرده (منظورش جنازه اجوما و سگ ع)
+نمیدونم
×نظرت چیه اول مطمئن شیم بابات زندس بعد بیایم سراغ چانگبین؟
+اون خیلی وقت پیش مرده جلوی چشای خودم چانگبین ی تیر حرومش کرد
×خب ایرادی نداره اول بریم سراغ خونه شما
*رسیدن خونه ا.ت
+اینجا خونه ما بود
×هنوزم تمیزه
+اینجا رو یکی تمیز کرده یادمه وقتی چانگبین منو برد جنازه مادر و پدرم روی زمین با کلی خون بود
×ینی چون جنازه نیس نمیتونیم مطمئن هم باشیم ک اونا مردن
+اره
ویو ا.ت:
+داشتیم برمیگشتیم ک احساس کردم ی چیزی داره نگام میکنه زیاد محل ندادم داشتم میرفتم ک احساس کردم پشتم ی چیزی چکید از سقف برگشتم دیدم ک پشتم چند قطره خون چکیده ولی ما طبقه بالایی نداریم ک خون از اونجا باشه به چانیول همه چیز رو گفتم
×ا.ت فک کنم ی جای مخفی دارید ک تو ازش خبر نداری *دستشو ب راه روی قدیمی ک پشت یخچال بود میبره*
+ولی چجوری؟ من یادمه با بابام همیشه پشت یخچال رو تمیز میکردیم ولی خبری از راهرو نبود
×ب این راهرو نمیخونه جدید باشه
+اره
+داشتیم از پله ها بالا میرفتیم ک متوجه لکه های خون روی پله ها شدم
+هوی چانیول
×هوم؟
+این لکه های خون رو میبینی یا من اسکل شدم؟
×هوم (هون الان ینی چی پیسرم؟)
+داشتیم میرفتیم بالا ک با دیدم اون کوفتی روی زمین پرام ریخت
حمایتتتتتتتت
۲۱.۵k
۰۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.