رمان عشق برازنده من
پارت ۱۴
ویو کوک
وفتی دیدم لیا ساکت هست حرفمو ادامه دادم و سرمو تموم مدت پایین نگه داشته بودم میترسیدم ردم کنه قبولم نکنه ولی بازم امتحانش که زرر نداره
کوک: ببین لیا از اون موقعه که تورو توکتابخونه دیدم بهت وابسته شدم ادا هات و کارات و کیوت بازیاتو خیلی دوست داشتم دیشب هم بغلت کردم خابم برد وگرنه نمیتونستم بخابم بغلت آرام بخشهه خلاصه فیلم هندیش نمیکنمم لیا من واقعا خیلی خیلی دوستت دارم و نمیخام از دستت بدم واسه همین نمیتونم اجازع بدم از پیش بری میدونم اگ ردم کنی و نخای باهام باشی درکت میکنم🙃🧸
ویو لیا:
تموم مدت که حرفاشو میزد سرش پایین بود و بهش زل زده بودم که چ کیوت بود نمیدونم چرا ولی فک کنم منم ی حسایی بهش داشتمم وقتی گفت اگ نخای باهام باشی درک میکنم یلحظه ترک خوردن قلبشو حس کردم از چونش گرفتم و سرشو بالا آوردم و به صورت کیوتش نگا کردم چشماش خیلی قشنگ بود و بغض داشت
ویوکوک
حرفامو زدم حس کردم بار خیلی سنگینی رو دوشم بود و برداشته شد یهو دیدم دستشو آروم زیر چونم گذاشت و سرمو آورد بالا کم کم بهم نزلیک میشد و ضربان قلبم هیی تند تند میزد یهو لبشو گذاشت ب لبو و بوسید هنوز تو شوک بودم که ازم فاصله گرفت و گفت کوک من....
ویو کوک
وفتی دیدم لیا ساکت هست حرفمو ادامه دادم و سرمو تموم مدت پایین نگه داشته بودم میترسیدم ردم کنه قبولم نکنه ولی بازم امتحانش که زرر نداره
کوک: ببین لیا از اون موقعه که تورو توکتابخونه دیدم بهت وابسته شدم ادا هات و کارات و کیوت بازیاتو خیلی دوست داشتم دیشب هم بغلت کردم خابم برد وگرنه نمیتونستم بخابم بغلت آرام بخشهه خلاصه فیلم هندیش نمیکنمم لیا من واقعا خیلی خیلی دوستت دارم و نمیخام از دستت بدم واسه همین نمیتونم اجازع بدم از پیش بری میدونم اگ ردم کنی و نخای باهام باشی درکت میکنم🙃🧸
ویو لیا:
تموم مدت که حرفاشو میزد سرش پایین بود و بهش زل زده بودم که چ کیوت بود نمیدونم چرا ولی فک کنم منم ی حسایی بهش داشتمم وقتی گفت اگ نخای باهام باشی درک میکنم یلحظه ترک خوردن قلبشو حس کردم از چونش گرفتم و سرشو بالا آوردم و به صورت کیوتش نگا کردم چشماش خیلی قشنگ بود و بغض داشت
ویوکوک
حرفامو زدم حس کردم بار خیلی سنگینی رو دوشم بود و برداشته شد یهو دیدم دستشو آروم زیر چونم گذاشت و سرمو آورد بالا کم کم بهم نزلیک میشد و ضربان قلبم هیی تند تند میزد یهو لبشو گذاشت ب لبو و بوسید هنوز تو شوک بودم که ازم فاصله گرفت و گفت کوک من....
۱۹.۰k
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.