vanilla Scent,(part12)
آخخخخ سرمممم
اینجا کجاست!!
کمرم خشک شده بود
روی زمین سرد خوابیده بودم
بلند شدم و به اطرافم نگاه کردم
روبروم میله بود؟!
بلند شدم و به سمتش رفتم
ا.ت: هیییی هییییی اینجا کسی هستتت؟!!
......: هی جیغ جیغ نکن گوشمو کر کردی
به روبروم نگاه کردم اونم مثل من توی یه سلول بود
ا.ت: ه....هی تووو کی هستی
......: گفتم که جیغ جیغ نکن
ا.ت: هوفففففف
به میله ها تکیه دادم اصلا نمیدونم چه اتفاقی افتاده
کاش......
......: تازه اومدی نه؟
برگشتم سمتش
......: اینجا یه جا برای فروش انسان هاست اینجا مارو به آدم های معروف و آلفا هایی از نوع اول و قوی هستن میدن
جانممم؟ بدبخت شدم
خواستم از ازدواج زوری فرار کنم حالا گیر برده ای افتادم عاهههههه
ا.ت: میتونم از اینجا فرار کنم؟!
.....: فرار کردن از اینجا تقریبا غیر ممکنه
امروز فروش برده ها هست پس مواظب باش
............
داشتن یکی یکی کسایی که اونجا رو میبردن
باید یه فکر فراری بکنم
با باز کردن در سلولم.........
اینجا کجاست!!
کمرم خشک شده بود
روی زمین سرد خوابیده بودم
بلند شدم و به اطرافم نگاه کردم
روبروم میله بود؟!
بلند شدم و به سمتش رفتم
ا.ت: هیییی هییییی اینجا کسی هستتت؟!!
......: هی جیغ جیغ نکن گوشمو کر کردی
به روبروم نگاه کردم اونم مثل من توی یه سلول بود
ا.ت: ه....هی تووو کی هستی
......: گفتم که جیغ جیغ نکن
ا.ت: هوفففففف
به میله ها تکیه دادم اصلا نمیدونم چه اتفاقی افتاده
کاش......
......: تازه اومدی نه؟
برگشتم سمتش
......: اینجا یه جا برای فروش انسان هاست اینجا مارو به آدم های معروف و آلفا هایی از نوع اول و قوی هستن میدن
جانممم؟ بدبخت شدم
خواستم از ازدواج زوری فرار کنم حالا گیر برده ای افتادم عاهههههه
ا.ت: میتونم از اینجا فرار کنم؟!
.....: فرار کردن از اینجا تقریبا غیر ممکنه
امروز فروش برده ها هست پس مواظب باش
............
داشتن یکی یکی کسایی که اونجا رو میبردن
باید یه فکر فراری بکنم
با باز کردن در سلولم.........
۶.۲k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.