part 2۹
part 2۹
ویو ا.ت⬜️
وقتی کوک تلفن رو قطع کرد ی نگاه به ساعت کردم دیدم ۷ تا خیلی شب نشده برم ی قدمی بزنم وگرنه تو خونه میپوسم
سری رفتم حاضر شدم و رفتم توی خیابون راه رفتم مردم زیادی بیرون بودن و این ترس منو کم میکرد
ولی خودم هم دقیقا نمیدونم از چی میترسم
۱۵ دقیقا همینطوری توی خیابون ها چرخیدم و بعدش رفتم خونه
پایان ویو ا.ت⬜️
تهیونگ : ا.ت کجا بودی ؟
ا.ت : سلام . حوصلم سر رفته بود رفتم قدم زدم
تهیونگ : من دارم میرم پیش کوک و جین تو خونه تنها بمون در و قفل کن بیرون هم نرو ما خودمون میای
ا.ت : باشه تهیونگ میدونم اینارو بچه ۸ ساله که نیستم
تهیونگ : از نظر من که هستی من رفتم نری بیرون هاااا
ا.ت : خدافظظظظ
پرش زمانی به ۵ ساعت بعد 🕐
ویو ا.ت ⬜️
یه چند ساعتی داشتم همینطوری خودم رو سرگرم میکردم و آشپزی میکردم که فهمیدم ی نفر داره زنگ میزنه بهم نتونستم جوابش رو بدم چون دستم بند بود ولی ی ۵ دقیقه بعد رفتم ببینم کیه دیدم ۱۳ تا میسکال از جین
پشم ها ریخت سری بهش زنگ زدم
پایان ویو ا.ت ⬜️
ا.ت : الو ؟
جین : چرا جواب نمیدیدیییییی ( عربده )
ا.ت : جین وی شده چرا داری عربده میکشی ؟
جین : صد بار بهت پیام دادم زنگ زدم چرا گوشی رو جواب نمیدییییییی ( داد)
ا.ت : آروم بابا عربده نکش دستم بند بود
جین : همین الان پاشو بیا شوهرت رو جمع کن آبروم رو برد
ا.ت : شوهرم ؟ من کی شوهر دار شدم خبر ندارم
جین : بابا این کوک عوضی رو میگم دیگه مرتیکه پاشده رفته مست کرده داره آبروی منو میبری نمیتونم هم تنهاش بزارم
ا.ت : مگه چی شده داره چیکار میکنه ؟
جین : رفته رو استیج داره داد میزنم « من زن دارم کونی ها » بعد آمده رو کولم میگه « ددی اسبم شو بریم جلوی اون دختر ها پز بدیم »
ا.ت : ( خنده ) خب بقیش
جین : زهر مار نخند خبر مرگم ۲۰۳ سالمه داره هرچی ابرو شرف داشتم رو میبره
ا.ت : ۲۰۳ سالتهههههههههههههههه
جین : نه پس ۱۸ سالمه از توکیو . ببین ا.ت تا ۱ ساعت دیگه اینجا بودی که بودی ، نبودی همینجا کوک رو ول میکنم خدافظ
ا.ت : وایسا ببینم الو الوووووو خب شما کجاید زنتو !
جین لوکیشن کلاب رو برای ا.ت فرستاد و ا.ت هم سری آماده شد و ی اسنپ گرفت و رفت اونجا
حمایت کنین که پارت بعد اسماته
ویو ا.ت⬜️
وقتی کوک تلفن رو قطع کرد ی نگاه به ساعت کردم دیدم ۷ تا خیلی شب نشده برم ی قدمی بزنم وگرنه تو خونه میپوسم
سری رفتم حاضر شدم و رفتم توی خیابون راه رفتم مردم زیادی بیرون بودن و این ترس منو کم میکرد
ولی خودم هم دقیقا نمیدونم از چی میترسم
۱۵ دقیقا همینطوری توی خیابون ها چرخیدم و بعدش رفتم خونه
پایان ویو ا.ت⬜️
تهیونگ : ا.ت کجا بودی ؟
ا.ت : سلام . حوصلم سر رفته بود رفتم قدم زدم
تهیونگ : من دارم میرم پیش کوک و جین تو خونه تنها بمون در و قفل کن بیرون هم نرو ما خودمون میای
ا.ت : باشه تهیونگ میدونم اینارو بچه ۸ ساله که نیستم
تهیونگ : از نظر من که هستی من رفتم نری بیرون هاااا
ا.ت : خدافظظظظ
پرش زمانی به ۵ ساعت بعد 🕐
ویو ا.ت ⬜️
یه چند ساعتی داشتم همینطوری خودم رو سرگرم میکردم و آشپزی میکردم که فهمیدم ی نفر داره زنگ میزنه بهم نتونستم جوابش رو بدم چون دستم بند بود ولی ی ۵ دقیقه بعد رفتم ببینم کیه دیدم ۱۳ تا میسکال از جین
پشم ها ریخت سری بهش زنگ زدم
پایان ویو ا.ت ⬜️
ا.ت : الو ؟
جین : چرا جواب نمیدیدیییییی ( عربده )
ا.ت : جین وی شده چرا داری عربده میکشی ؟
جین : صد بار بهت پیام دادم زنگ زدم چرا گوشی رو جواب نمیدییییییی ( داد)
ا.ت : آروم بابا عربده نکش دستم بند بود
جین : همین الان پاشو بیا شوهرت رو جمع کن آبروم رو برد
ا.ت : شوهرم ؟ من کی شوهر دار شدم خبر ندارم
جین : بابا این کوک عوضی رو میگم دیگه مرتیکه پاشده رفته مست کرده داره آبروی منو میبری نمیتونم هم تنهاش بزارم
ا.ت : مگه چی شده داره چیکار میکنه ؟
جین : رفته رو استیج داره داد میزنم « من زن دارم کونی ها » بعد آمده رو کولم میگه « ددی اسبم شو بریم جلوی اون دختر ها پز بدیم »
ا.ت : ( خنده ) خب بقیش
جین : زهر مار نخند خبر مرگم ۲۰۳ سالمه داره هرچی ابرو شرف داشتم رو میبره
ا.ت : ۲۰۳ سالتهههههههههههههههه
جین : نه پس ۱۸ سالمه از توکیو . ببین ا.ت تا ۱ ساعت دیگه اینجا بودی که بودی ، نبودی همینجا کوک رو ول میکنم خدافظ
ا.ت : وایسا ببینم الو الوووووو خب شما کجاید زنتو !
جین لوکیشن کلاب رو برای ا.ت فرستاد و ا.ت هم سری آماده شد و ی اسنپ گرفت و رفت اونجا
حمایت کنین که پارت بعد اسماته
۲.۸k
۰۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.