عشق حقیقی پارت 17
ویو میسو
وقتی جنی گفت یک همزمان پامون رو گذاشتیم رو گاز که سرعتمون شده بود 250 خیلی داشت حال میداد
ویو ته
وقتی نشستیم تو ماشین تو گوش جنی ایپاد بود شک کردم بهشون یهو برگشت گفت با شمارش من وقتی گفت یک اومدم بگم چیکار میخواین بکنین که پاشو گذاشت روی پدال گاز
× یا مسیححححححححححححح اااااااااااا مواظب باشششششششششش وحشییییییییی اووووووووووو
_ اتتتتتتت جیکار میکنیییییییی تروخداااااااا ارومممم وایسا سرجدت یا خداااااااا
° اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ( جیغ فرا بنفش ) میسو لطفا نگه دارم میسوووووووو حواست باشههههههههههه
بعد یربع دخترا نگه داشتن و پیاده شدن
÷ کارمون عالی بود خیلی وقته اینکارو نکردیما
+ وای اره اخیش
€ قیافه اینارووو( غش کرد از خنده 😂)
÷ جررررر (خنده)
ویو ادمینتون
یونگی که بالا اورد تهیونگ عین سیخ کنار کوک نشسته رو زمین و پشماشون ریخته
€ تا شما باشید پاتون بدون اجازه بار نزارید 😂
فلش بک به خونه ی ات و کوک
* توجه ات و کوک ازدواج کردن
_ خب خب خب که مارو اذیت میکنید
+ میخواستین نرین بار
_الان یه باری نشونت میدم اونورش ناپیدا
ویو کوک
براید استایل بلندش کردم بردمش تو اتاق انداختمش رو تخت و در قفل کردم
_ دلم براتون تنگ شده بود خانم جئون
+ بیای نزدیکا ( ترسیده و جدی)
جنبه نداری نخون
روش خیمه زدمو لبشو مک میزدم
_ دلم برا این لبا تنگ شده بوده
همین طور که لباش رو میخوردم لباساش در می اوردم
ویو ات
منم همراهی میکردم اومد لباسمو دراره که پامو به د.. کش فشار میدادم
_ اه نکنن ایی
+ خودت خواستیی
همینطور که فشار دادم دستمو بردم سمت شلوارشو و دراوردمش
ویو کوک
خیلی تحریک شده بودم با اون کاری که میکرد لباساشو ر اوردم و فقط با شورت بودسی.. نه هاشو تو دستم گرفتم یکیشو تو دهنم کردم
ویو ات
میخواستم حال کنم جامون رو عوض کردم و باکسرشو در اورد نبض داشت انگشتم رو رو سور..اخش فشار دادم که با اون صدای مردونش ناله کرد
_ دیگه نمیتونم بشین روش اهه
+ اوخی نمیشه که ددی
_ خودت خواستی
ویو کوک
زود جامون رو عوض کردم و بدون معطلی واردش کردم
+ کوکککک درش بیار درددد دارهههه
_ الان عادت میکنی
.
.
.
_ عادت کردی
+ اره شروع کن
همینطوری توش میکوبیدم که
خماری بد دردیه
ادامه دارد...
وقتی جنی گفت یک همزمان پامون رو گذاشتیم رو گاز که سرعتمون شده بود 250 خیلی داشت حال میداد
ویو ته
وقتی نشستیم تو ماشین تو گوش جنی ایپاد بود شک کردم بهشون یهو برگشت گفت با شمارش من وقتی گفت یک اومدم بگم چیکار میخواین بکنین که پاشو گذاشت روی پدال گاز
× یا مسیححححححححححححح اااااااااااا مواظب باشششششششششش وحشییییییییی اووووووووووو
_ اتتتتتتت جیکار میکنیییییییی تروخداااااااا ارومممم وایسا سرجدت یا خداااااااا
° اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ( جیغ فرا بنفش ) میسو لطفا نگه دارم میسوووووووو حواست باشههههههههههه
بعد یربع دخترا نگه داشتن و پیاده شدن
÷ کارمون عالی بود خیلی وقته اینکارو نکردیما
+ وای اره اخیش
€ قیافه اینارووو( غش کرد از خنده 😂)
÷ جررررر (خنده)
ویو ادمینتون
یونگی که بالا اورد تهیونگ عین سیخ کنار کوک نشسته رو زمین و پشماشون ریخته
€ تا شما باشید پاتون بدون اجازه بار نزارید 😂
فلش بک به خونه ی ات و کوک
* توجه ات و کوک ازدواج کردن
_ خب خب خب که مارو اذیت میکنید
+ میخواستین نرین بار
_الان یه باری نشونت میدم اونورش ناپیدا
ویو کوک
براید استایل بلندش کردم بردمش تو اتاق انداختمش رو تخت و در قفل کردم
_ دلم براتون تنگ شده بود خانم جئون
+ بیای نزدیکا ( ترسیده و جدی)
جنبه نداری نخون
روش خیمه زدمو لبشو مک میزدم
_ دلم برا این لبا تنگ شده بوده
همین طور که لباش رو میخوردم لباساش در می اوردم
ویو ات
منم همراهی میکردم اومد لباسمو دراره که پامو به د.. کش فشار میدادم
_ اه نکنن ایی
+ خودت خواستیی
همینطور که فشار دادم دستمو بردم سمت شلوارشو و دراوردمش
ویو کوک
خیلی تحریک شده بودم با اون کاری که میکرد لباساشو ر اوردم و فقط با شورت بودسی.. نه هاشو تو دستم گرفتم یکیشو تو دهنم کردم
ویو ات
میخواستم حال کنم جامون رو عوض کردم و باکسرشو در اورد نبض داشت انگشتم رو رو سور..اخش فشار دادم که با اون صدای مردونش ناله کرد
_ دیگه نمیتونم بشین روش اهه
+ اوخی نمیشه که ددی
_ خودت خواستی
ویو کوک
زود جامون رو عوض کردم و بدون معطلی واردش کردم
+ کوکککک درش بیار درددد دارهههه
_ الان عادت میکنی
.
.
.
_ عادت کردی
+ اره شروع کن
همینطوری توش میکوبیدم که
خماری بد دردیه
ادامه دارد...
۱۱.۶k
۰۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.