سال هاست که دنبال تو میگردم ؛ دنبال همون آدمی که با شور و
سال هاست که دنبال تو میگردم ؛ دنبال همون آدمی که با شور و اشتیاق زیر پرتوی خورشید لابه لای گندم زار بلند بلند میخندید و وقتی پاهایش پیچ میخورد با سر به گل برخورد میکرد ، اما باز هم میخندید میگردم . همان آدمی که قلب مهربان و تپنده ای داشت .. باران با تو چه کرد ؟ احساساتت را نسبت به مردم تغییر داد ؟ تو را یاد چیزی انداخت که نباید یادت میومد ؟ یا عشق ؟ . به دنبالت میگردم .. . حتی اگر بحث بحثِ ربوده شدن من توسط تاریکی درونت باشه - @soxia
۱۰.۱k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.