☆بیگ بوی ☆

☆بیگ بوی ☆

☆big boy☆

P6

جک: تهیونگگگگ کجایییی؟؟؟؟

تهیونگ: اه دوباره این....ببین شانس اوردیا....

ات: هوم...هوفففف خداروشکر

تهیونگ: آقا میشه برید دیگه از این خونه..یوری مگه بهت نگفتم به نگهبانا بگو بیان؟ نمی خوام چیزیش بگم

یوری : ببخشید....نمی تونم واقعا چون....

تهیونگ: چون چیییی؟؟؟؟ ( عربده)

یوری : چون...
.با آقای جک تو رابطم ( سرشو کج می کنه به پایین)

تهیونگ: چچیی....( سرخ میشه)

جک : یووریییی( عربده)

یوری: ببخشیددد( اشک میریزه دونه دونه بشکن بزنه ستاره🤡💃)

تهیونگ: ( به سمتش حمله می کنه و میزنتش)

ات: تهیونگگگگ داره از سر و کولش خون میاددد ولش کن

یوری : ( اشک میریزه )


ات: آخه زنیکه نسناس زنگ بزن آمبولانس

ات: ( میره دست تیهونگ رو میگیره، تیهونگ پرتش میکنه و ات می خوده به لبه ی دیوار)

یوری: الو اورژانس؟ بیاید کمممکککک جنگگگ شدهههه

( چرت و پرتی که. تا اورژانس بیاد)

یوری : بله لطفا زود بیاید خدافس...... چی شدههه... اتتتتتت

یوری : ( میره ضربان شو میگیره)

تهیونگ : ... بمیر عوضیییییی مرتیکهه اشغالللل

یوری : تیهونگ بس کن ات نفس نیم کشهههه

تهیونگ: چیی؟؟؟؟؟؟

( صدای زنگ آیفون )

یوری : اورژانس اومد

( میان تو)

دکتر: ( میاد بالا سر ات) متاسفام ولی .....

شرط : ۲۰ لایک ۲۰ کامنت

ادمین : قرارع ژذاب ترم بشه ها😁