دارم ازت متنفر میشم۴
(نکته :بچه ها پست قبل مربوط به این پارته)
ویو ا\ت
صبح که از خواب پاشدم دیدم ساعت۱۲ است. رفتم دستشویی و کار های لازم رو انجام دادم رفتم پایین مامانم نبود ولی میز صبحانه چیده شده بود و یک یادداشت کنارش بود.
*دخترم من جایی کار داشتم برمی گردم از طرف مامان
+صبحانمو خوردم رفتم طبقه بالا گوشیمو بردارم که یک پیام از طرف تهیونگ اومده بود که گفته بود- امروز یه مهمونی دعوتم و می تونیم باهم بریم؟
+آره میتونیم
ویو تهیونگ
صبحانمو که خوردم رفتم یک دوش ۲۰ مینی گرفتم و موهامو خشک کردم و حاضر شدم برم پیش کوک که پیام ا\ت رو دیدم خیلی خوشحال شدم
براش پیام فرستادم
- ساعت۷ میام دنبالت
+باشه بیا
سریع حاضر شدم رفتم پیش کوک
پرش زمانی پنج ساعت بعد
ویو ا\ت دیدم دو ساعت دیگه مونده سریع رفتم یک دوش ۳۵ مینی گرفتم اومد یه آرایش لایت کردم چون نمیدونستم تم چیه سیاه پوشیدم چون دیدم لاک ناخن هام سیاه لباسمم سیاه پوشیدم مو هامو شونه زدم و گذاشتم باز بمونه.
تهیونگ اومد دنبالم و وقتی منو دید
-لباست خوشگله ولی کوتاه(غیرتی )
+فقط قراره باهم بریم بیرون لباس پوشیدنم به خودم مربوطه (عصبی)
- باش ...ولش کن بیا بریم بیرون
+بریم
رفتیم اونجا باورم نمیشه منو آورده بود بار ..... خودش هیچ شرابی نخورد ولی من خوردم یادم نبود ظرفیتم کمه ......مست شده بودم
وقتی داشتیم بر میگشتیم مثل اینکه بهش اعتراف کردم
صبح که بیدار شدم توی خونه ی خودم نبودم
ویو تهیونگ
دیشب رفتیم بار ا\ت مست کرد و به من اعتراف کرد از اونجایی که منم دوستش داشتم منم بهش گفتم
و بردمش خونه خودم توی اتاق دیگه گذاشتمش که صبح پانشه سر صدا کنه
شرط پارت بعد:۱۲کامنت و ۱۲ تا لایک
ویو ا\ت
صبح که از خواب پاشدم دیدم ساعت۱۲ است. رفتم دستشویی و کار های لازم رو انجام دادم رفتم پایین مامانم نبود ولی میز صبحانه چیده شده بود و یک یادداشت کنارش بود.
*دخترم من جایی کار داشتم برمی گردم از طرف مامان
+صبحانمو خوردم رفتم طبقه بالا گوشیمو بردارم که یک پیام از طرف تهیونگ اومده بود که گفته بود- امروز یه مهمونی دعوتم و می تونیم باهم بریم؟
+آره میتونیم
ویو تهیونگ
صبحانمو که خوردم رفتم یک دوش ۲۰ مینی گرفتم و موهامو خشک کردم و حاضر شدم برم پیش کوک که پیام ا\ت رو دیدم خیلی خوشحال شدم
براش پیام فرستادم
- ساعت۷ میام دنبالت
+باشه بیا
سریع حاضر شدم رفتم پیش کوک
پرش زمانی پنج ساعت بعد
ویو ا\ت دیدم دو ساعت دیگه مونده سریع رفتم یک دوش ۳۵ مینی گرفتم اومد یه آرایش لایت کردم چون نمیدونستم تم چیه سیاه پوشیدم چون دیدم لاک ناخن هام سیاه لباسمم سیاه پوشیدم مو هامو شونه زدم و گذاشتم باز بمونه.
تهیونگ اومد دنبالم و وقتی منو دید
-لباست خوشگله ولی کوتاه(غیرتی )
+فقط قراره باهم بریم بیرون لباس پوشیدنم به خودم مربوطه (عصبی)
- باش ...ولش کن بیا بریم بیرون
+بریم
رفتیم اونجا باورم نمیشه منو آورده بود بار ..... خودش هیچ شرابی نخورد ولی من خوردم یادم نبود ظرفیتم کمه ......مست شده بودم
وقتی داشتیم بر میگشتیم مثل اینکه بهش اعتراف کردم
صبح که بیدار شدم توی خونه ی خودم نبودم
ویو تهیونگ
دیشب رفتیم بار ا\ت مست کرد و به من اعتراف کرد از اونجایی که منم دوستش داشتم منم بهش گفتم
و بردمش خونه خودم توی اتاق دیگه گذاشتمش که صبح پانشه سر صدا کنه
شرط پارت بعد:۱۲کامنت و ۱۲ تا لایک
۱۹۵
۱۱ آبان ۱۴۰۳