بقیه تر تک پارتی جیک
بچه ها ببخشید من یه تایمی ایران نبودم بعد هر کااار میکردم ویسگونم باز نمیشد تلاش میکنم بیشتر به موقع همه چیزو بزارم
ا.ت : عه اون مغازه هرو نگا
دوست ا.ت: مرچ کیپاپ میفروشه میخای بری تو؟
ا.ت : بچچ معلومه
ویو_جیک : یهو دیدم ا ن دختره با دوستش رفت توی مغازه ای که مرچ کیپاپ داشت خودم نمیتونستم برم تو چون قطعا یه انجین اونتو پیدا میشد بعد دردسر میشد برای همین صبر کردم تا بیان بیرون
ویو_ا.ت: توی اون مغازه پر بود از آلبومهای انهایپن منم خیلی رندوم یکیرو برداشتم و خریدمش صبح خیلی حرص خوردم الانم دارم حرصمو با پول خرج کردن خالی میکنم
جیک : خ خانوم ببخشید !
ا.ت : بله؟
جیک : سلام من جیک هستم از انهایپن اومدم برای اتفاقی که صبح توی اینچئون افتاد معذرت خواهی کنم
ا.ت : او نه اتفاق خاصی نبود که نیاز نیست معذرت خواهی کنین
جیک : مطمئنین؟
ا.ت : ا اره
جیک : میتونم اسمتون رو بدونم؟
ا.ت : من؟ من ا.ت ام
جیک : خوشبختم ا.ت من توی راه به اینجا پیج عکاسیتون رو اتفاقی پیدا کردم میخاستم درخواست کنم برای قشمت جدید برنامه ما بیاین عکاسی
ا.ت : عا ...ب باشه
جیک : فردا ساعت ۱۰ صبح توی پیست پاتیناژ
ا.ت : ب باشه
جیک : میبینمتون
ویو_ا.ت : رفتم پیش دوستم و قضیه رو بهش گفتم اونم چون بهم افتخار میکرد بهم گفت که امروز هر چیزی بگیرم به حساب اونه
پارت بعد رو شب میزارم
ا.ت : عه اون مغازه هرو نگا
دوست ا.ت: مرچ کیپاپ میفروشه میخای بری تو؟
ا.ت : بچچ معلومه
ویو_جیک : یهو دیدم ا ن دختره با دوستش رفت توی مغازه ای که مرچ کیپاپ داشت خودم نمیتونستم برم تو چون قطعا یه انجین اونتو پیدا میشد بعد دردسر میشد برای همین صبر کردم تا بیان بیرون
ویو_ا.ت: توی اون مغازه پر بود از آلبومهای انهایپن منم خیلی رندوم یکیرو برداشتم و خریدمش صبح خیلی حرص خوردم الانم دارم حرصمو با پول خرج کردن خالی میکنم
جیک : خ خانوم ببخشید !
ا.ت : بله؟
جیک : سلام من جیک هستم از انهایپن اومدم برای اتفاقی که صبح توی اینچئون افتاد معذرت خواهی کنم
ا.ت : او نه اتفاق خاصی نبود که نیاز نیست معذرت خواهی کنین
جیک : مطمئنین؟
ا.ت : ا اره
جیک : میتونم اسمتون رو بدونم؟
ا.ت : من؟ من ا.ت ام
جیک : خوشبختم ا.ت من توی راه به اینجا پیج عکاسیتون رو اتفاقی پیدا کردم میخاستم درخواست کنم برای قشمت جدید برنامه ما بیاین عکاسی
ا.ت : عا ...ب باشه
جیک : فردا ساعت ۱۰ صبح توی پیست پاتیناژ
ا.ت : ب باشه
جیک : میبینمتون
ویو_ا.ت : رفتم پیش دوستم و قضیه رو بهش گفتم اونم چون بهم افتخار میکرد بهم گفت که امروز هر چیزی بگیرم به حساب اونه
پارت بعد رو شب میزارم
۵.۱k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.