عشق پس از دو سال
پارت ۱
ویو ات
صبح با صدای زنگ گوشیم از خواببیدار شدم باز یه روز خسته کننده دیگه سریع رفتم حموم یه دوشه۵مینی گرفتم وسایلمو برداشتو فرم مدرسه رو پوشیدم تا الانم دیر کرده بودم بخاطر همین صبحانه نخوردم و حرکت کردم سمت مدرسه..
پرش به ۲۰ دقیقه بعد
رسیدم مدرسه رفتم داخل که یهو یه ماشین پیچید جلوم نزدیک بود زیرم کن همنم داد زدم
ات: هویی مگه کوری ادم به این بزرگی رو نمیبینی؟
ویو تهیونگ
صبح با صدای اجوما بیدار شدم یه دوش گرفتم صبحانمو خوردم لباسمو پوشیدم رفتم سوار ماشینم شدم و رفتم سمت مدرسه بعدش که رسیدم دیدم ات داره میره داخل خیلی ازش بدم میاد بخاطر همین سرعتمو زیاد کردم و پیچیدم جلوش نزدیک بود له شه
که یهو داد زد
ات. هویی مگه کوری
تهیونگ: که گوچه فرنگی داشتی ربع میشدیا
ات: گگگگگ(اداشو در اورد) وای نمک گمشو کنار
ویوات
رفتم داخل سالن مدرسه چون اصلا حوصله تهیونگ رو نداشنم پسره زشت (بچه ها ببخشیدفیکه دیگه)
رفتم سمت کمدم دا وسایل ها مو بزارم که یهو........
خماری✨✨✨✨✨
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
اسلاید دوم لباس ات و تهیونگ
اسلاید سوم ماشین تهیونگ
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
شرط
10تا لایک
۵فالو
۴کامنت
ویو ات
صبح با صدای زنگ گوشیم از خواببیدار شدم باز یه روز خسته کننده دیگه سریع رفتم حموم یه دوشه۵مینی گرفتم وسایلمو برداشتو فرم مدرسه رو پوشیدم تا الانم دیر کرده بودم بخاطر همین صبحانه نخوردم و حرکت کردم سمت مدرسه..
پرش به ۲۰ دقیقه بعد
رسیدم مدرسه رفتم داخل که یهو یه ماشین پیچید جلوم نزدیک بود زیرم کن همنم داد زدم
ات: هویی مگه کوری ادم به این بزرگی رو نمیبینی؟
ویو تهیونگ
صبح با صدای اجوما بیدار شدم یه دوش گرفتم صبحانمو خوردم لباسمو پوشیدم رفتم سوار ماشینم شدم و رفتم سمت مدرسه بعدش که رسیدم دیدم ات داره میره داخل خیلی ازش بدم میاد بخاطر همین سرعتمو زیاد کردم و پیچیدم جلوش نزدیک بود له شه
که یهو داد زد
ات. هویی مگه کوری
تهیونگ: که گوچه فرنگی داشتی ربع میشدیا
ات: گگگگگ(اداشو در اورد) وای نمک گمشو کنار
ویوات
رفتم داخل سالن مدرسه چون اصلا حوصله تهیونگ رو نداشنم پسره زشت (بچه ها ببخشیدفیکه دیگه)
رفتم سمت کمدم دا وسایل ها مو بزارم که یهو........
خماری✨✨✨✨✨
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
اسلاید دوم لباس ات و تهیونگ
اسلاید سوم ماشین تهیونگ
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
شرط
10تا لایک
۵فالو
۴کامنت
۸.۵k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.