وقتی خواهرش بودی و
وقتی خواهرش بودی و
ویو ته
دیدم ازم خیلی ترسید ولش کردم گفتم بعدن میگی بهم رفتم بیرون پیش پسرا ات هنو تو اتاق بود داشتم با بچه ها حرف نیزد که ات تند تند رفت سمت اشپز خونه گفتم حتما حالش بده دیدم دار میپره سمت کمد ابنبات ها رفتم بغلش کردم گفتم احمق اینجوری برای ژ ابنبات می دون گفت بیشعور تو میدونی من دستم به اینجا نمیرسه از قسط میزاریشون اینجا حالا هم بهم بده زود باش(با داد گفت)
ته بهش خندیدم و گفتم به من چه خودت کوچولو هستی البته خدا بهت ی داداش خوشتیپ و قد بلند داده که برای اینجو ر موقع ها دست خالی نمونی بعد این حرفم بیشتر قرمز شد هلم داد و رفت ی صندلی اورد گذاشت زیر پاش که شکست و افتاد رو من بدبخت و گفتم ابنباتم رو براداشتم تو هم فوقش بدرد اینکه جاییم در نگیره بخوری یا به عبارت دیگر برای من حکم باشت غول پیکر رو داری با اخم بهش نگاه کردم که گفت به من چه خودت خیلی بزرگی و در رفت تو اتاقش داد زدم گفتم دارم برات هـــــــــــــــویــــــــــــــــــجــــــــــــــــــــــــــ
گفت مـــــــــــــــنـــــــــــــــــــــ هـــــــــــــــــویـــــــــــجـــــــــــــــــــ
نــــــــــــــــــیـــــــــــــــســــــــــــــــــتـــــــم
گفتم گوه بخور رفت پیش اعضا که کوک گفت من میرم دستشویی منم گفتم باید تا بالا بری اب پایین دستشویی قطعه
ویو ته
دیدم ازم خیلی ترسید ولش کردم گفتم بعدن میگی بهم رفتم بیرون پیش پسرا ات هنو تو اتاق بود داشتم با بچه ها حرف نیزد که ات تند تند رفت سمت اشپز خونه گفتم حتما حالش بده دیدم دار میپره سمت کمد ابنبات ها رفتم بغلش کردم گفتم احمق اینجوری برای ژ ابنبات می دون گفت بیشعور تو میدونی من دستم به اینجا نمیرسه از قسط میزاریشون اینجا حالا هم بهم بده زود باش(با داد گفت)
ته بهش خندیدم و گفتم به من چه خودت کوچولو هستی البته خدا بهت ی داداش خوشتیپ و قد بلند داده که برای اینجو ر موقع ها دست خالی نمونی بعد این حرفم بیشتر قرمز شد هلم داد و رفت ی صندلی اورد گذاشت زیر پاش که شکست و افتاد رو من بدبخت و گفتم ابنباتم رو براداشتم تو هم فوقش بدرد اینکه جاییم در نگیره بخوری یا به عبارت دیگر برای من حکم باشت غول پیکر رو داری با اخم بهش نگاه کردم که گفت به من چه خودت خیلی بزرگی و در رفت تو اتاقش داد زدم گفتم دارم برات هـــــــــــــــویــــــــــــــــــجــــــــــــــــــــــــــ
گفت مـــــــــــــــنـــــــــــــــــــــ هـــــــــــــــــویـــــــــــجـــــــــــــــــــ
نــــــــــــــــــیـــــــــــــــســــــــــــــــــتـــــــم
گفتم گوه بخور رفت پیش اعضا که کوک گفت من میرم دستشویی منم گفتم باید تا بالا بری اب پایین دستشویی قطعه
۱۰.۱k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.