برده کوچک ارباب
فصل اول
پارت ۶
یوهوووو
دارم پارت بعدم مینویسممم
آماده باشیددد
دستای سرد و خنکی رو روی گردنم حس کردم
و بعد یه چیز چرمی حس کردم
شوک شدم اون اون یه قلاده بود
خیلی محکم قلاده رو بسته بود
متمعنم جاش حتما کبود میشه
دازای پول رو به موری سان داد
منم خواستم بغلش کنم
رفتم جلو و بغلش کردم
به یک ثانیه نرسید که بند قلادم کشیده شد و با پشت افتادم و دستم افتاد زیرم
موری سان چشماش گشaد شد ولی نمیتونست کاری کنه
دستمو از زیرم در آوردم و دیدم یه قسمتش به وضوح شکسته بود
خیلی درد داشت خیلی
بغض کرده بودم
ولی غرورم اجازه نمیداد گریه کنم
دازای دستمو دید ولی اهمیت نداد و فریاد زد
بلند شو
بلند شوو
تن لشتو جمع کن
و چند تا لگد محکم به پهلوم زد
درد تمام وجودمو گرفته بود
توی خودم جمع شدم
که دیدم کونیکیدا موهامو گرفته و داره بلندم میکنه
بلند شدم لنگان لنگان راه میرفتم و دستمو با اونیکی دستم گرفتمش
دازای با عصبانیت گفت
تا حد مرگ شکنجش بده
دوست داشتی خودتم امتحانش کن
من یه ماموریتی برام پیش اومده فردا برمیگردم
=بله ارباب
قوانینم بهش بگو و عواقب اطاعت نکردنو هم بگو
=بله چشم ارباب
من با صدایی آروم پرسیدم
*ببخشید چی صداتون کنم
=آقا صدام کن
یه سری توضیحات باید بدم گوش کن چون یه حرف دو بار تکرار نمیشه
*ب..بله
=خب قانون اول
پارت ۶
یوهوووو
دارم پارت بعدم مینویسممم
آماده باشیددد
دستای سرد و خنکی رو روی گردنم حس کردم
و بعد یه چیز چرمی حس کردم
شوک شدم اون اون یه قلاده بود
خیلی محکم قلاده رو بسته بود
متمعنم جاش حتما کبود میشه
دازای پول رو به موری سان داد
منم خواستم بغلش کنم
رفتم جلو و بغلش کردم
به یک ثانیه نرسید که بند قلادم کشیده شد و با پشت افتادم و دستم افتاد زیرم
موری سان چشماش گشaد شد ولی نمیتونست کاری کنه
دستمو از زیرم در آوردم و دیدم یه قسمتش به وضوح شکسته بود
خیلی درد داشت خیلی
بغض کرده بودم
ولی غرورم اجازه نمیداد گریه کنم
دازای دستمو دید ولی اهمیت نداد و فریاد زد
بلند شو
بلند شوو
تن لشتو جمع کن
و چند تا لگد محکم به پهلوم زد
درد تمام وجودمو گرفته بود
توی خودم جمع شدم
که دیدم کونیکیدا موهامو گرفته و داره بلندم میکنه
بلند شدم لنگان لنگان راه میرفتم و دستمو با اونیکی دستم گرفتمش
دازای با عصبانیت گفت
تا حد مرگ شکنجش بده
دوست داشتی خودتم امتحانش کن
من یه ماموریتی برام پیش اومده فردا برمیگردم
=بله ارباب
قوانینم بهش بگو و عواقب اطاعت نکردنو هم بگو
=بله چشم ارباب
من با صدایی آروم پرسیدم
*ببخشید چی صداتون کنم
=آقا صدام کن
یه سری توضیحات باید بدم گوش کن چون یه حرف دو بار تکرار نمیشه
*ب..بله
=خب قانون اول
۵.۲k
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.