part ¹⁴
به خواطر اینکه ۳۰۰ تایی شدیم بیبی ها
ات: درضمن نخندیدیدم لبخند زدم
جیمین: بشین سرجات بچه
ات:انقد به من نگو بچه
جیمین: اخیی نکنه به خواطر اینکه بچه ای نارحت میشی اینو بت بگم
ات:😒* ذهن ات:ایشش بگیرم بزنمش پسره خرو*
جیمین:خب تموم شد حالا نوبت تو عه
ات:هوفففف
ات شروع کرد به کف زدن جیمین
پرش زمانی به بعد اینکه ات جیمینو کف زد
جیمین: یاا ات تو که بعضی از جاهایه بدنمو کف نزدی
ات:یا انتظار نداشته باش بیام جاهایه خصوصیت و کف بزنم
جیمین: پس چرا من کف زدم
ات:چون تو یه منحرف به تمام عیاری
جیمینچشماشو ریز کردو
گفت: عه
ات:نه پس ماشین بی ام به
جیمین:ساکتشو بریم زیر اب بعد بریم بخوابیم
ات:هوی هوی کجا بخوابیم من گشنمه
جیمین:شکمویی دیگه
ات چشم غره ای به جیمین رفت و رفت زیر دوش
که جیمینم اومد پیشش
جیمین:چطوره چند راند دیگه بریم
ات: الله اکبر خدایا اینو شفا بده بدبخت یکی نیس بت بگه همینجوریشم نمیتونم وایسم از درو دیوار میگیرم
جیمین: سریع دش بگیریم بریم
جیمین سر ات و زیر دوش برد که صدایه ات بلندشد
ات:پسره کص. کش چشمام سوخت
جیمین:من دوشم گرفتم توهم بدو
ات: ....
اتم دوششو گرفت رفت حولشو بپوشه که
جیمین: پخخخخ
ات:جیغغغغ
جیمین :ترسو
ات:سگ تو یهویی ترسوندیم
جیمین کمر ات و گرفتات رو به خودش چسبوند
جیمین: حولت کو
ات: حوله برداشتم گذاشتم حموم دیدم یکی به اسم پارک جیمین برداشته
جیمین: حتما برا اینکه تو لخت بیای بیرون اینکارو کرده
ات: منحرف بدبخت
جیمین: بیب درست نیست باددیت اینطوری حرف بزنی
ات: وایستا ببینم چه زود پسر خاله میشی من با پسر خالمم اینقد راحت نیستم دیگه بم بیب نگو
جیمین: میخوای جودی به فاکت بدم فلج شی*خیلیییی ترسناک*
ات آب دهنشو قورت داد
گفت: نه ممنون نمیخوام
جیمین: اوکی بیبی
ات: اوکی بیبی*اداشو دراورد*
شرط
کامنت=۱۶
لایک=۳۶
فالووربشین=۳۱۰
باییی شاید واسه تهیونگ رو هم نوشتم
ات: درضمن نخندیدیدم لبخند زدم
جیمین: بشین سرجات بچه
ات:انقد به من نگو بچه
جیمین: اخیی نکنه به خواطر اینکه بچه ای نارحت میشی اینو بت بگم
ات:😒* ذهن ات:ایشش بگیرم بزنمش پسره خرو*
جیمین:خب تموم شد حالا نوبت تو عه
ات:هوفففف
ات شروع کرد به کف زدن جیمین
پرش زمانی به بعد اینکه ات جیمینو کف زد
جیمین: یاا ات تو که بعضی از جاهایه بدنمو کف نزدی
ات:یا انتظار نداشته باش بیام جاهایه خصوصیت و کف بزنم
جیمین: پس چرا من کف زدم
ات:چون تو یه منحرف به تمام عیاری
جیمینچشماشو ریز کردو
گفت: عه
ات:نه پس ماشین بی ام به
جیمین:ساکتشو بریم زیر اب بعد بریم بخوابیم
ات:هوی هوی کجا بخوابیم من گشنمه
جیمین:شکمویی دیگه
ات چشم غره ای به جیمین رفت و رفت زیر دوش
که جیمینم اومد پیشش
جیمین:چطوره چند راند دیگه بریم
ات: الله اکبر خدایا اینو شفا بده بدبخت یکی نیس بت بگه همینجوریشم نمیتونم وایسم از درو دیوار میگیرم
جیمین: سریع دش بگیریم بریم
جیمین سر ات و زیر دوش برد که صدایه ات بلندشد
ات:پسره کص. کش چشمام سوخت
جیمین:من دوشم گرفتم توهم بدو
ات: ....
اتم دوششو گرفت رفت حولشو بپوشه که
جیمین: پخخخخ
ات:جیغغغغ
جیمین :ترسو
ات:سگ تو یهویی ترسوندیم
جیمین کمر ات و گرفتات رو به خودش چسبوند
جیمین: حولت کو
ات: حوله برداشتم گذاشتم حموم دیدم یکی به اسم پارک جیمین برداشته
جیمین: حتما برا اینکه تو لخت بیای بیرون اینکارو کرده
ات: منحرف بدبخت
جیمین: بیب درست نیست باددیت اینطوری حرف بزنی
ات: وایستا ببینم چه زود پسر خاله میشی من با پسر خالمم اینقد راحت نیستم دیگه بم بیب نگو
جیمین: میخوای جودی به فاکت بدم فلج شی*خیلیییی ترسناک*
ات آب دهنشو قورت داد
گفت: نه ممنون نمیخوام
جیمین: اوکی بیبی
ات: اوکی بیبی*اداشو دراورد*
شرط
کامنت=۱۶
لایک=۳۶
فالووربشین=۳۱۰
باییی شاید واسه تهیونگ رو هم نوشتم
۱۲.۷k
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.