عشق لجباز پارت ¹
صبح
هانا
صبح از خواب پاشدم و از تخت دلبندم دل کندم ای خدا به ساعت نگاه کردم ۶:۰۰ بود خوبه وقت داشتم سری یه دوش گرفتم چون موهام کوتاه بود زود خشک شد سری لباس فرم رو پوشیدم یه پیرهن سفید با کت سیاه و کربات سیاه و دامن سیاه پوشیدم و سریع زدم بیرون و دویدیم
جیمین
صبح پاشدم قرار بود به دختر جدید باید خب خوبه میتونم بیشتر خوش بگذرونیم لباسم رو پوشیدم و رفتم مدرسه
هانا
رسیدم دم دفتر رفتم تو
+سلام کیم هانا هستم دانش آموز جدید
مدیر:اوه سلام خانم کیم لطفاً دنبالم بیا
+چشم
رفتیم سمت یه کلاس و رفتم داخل
معلم:آه دخترم بیا تو لطفاً خودتو معرفی کن
+سلام من کیم هانا هستم
معلم:خیلی میتونی پیش لونا بشینی
یه پسر دستشو بلند کرد که فهمیدم خودشه رفتم روبه روش نشستم بعضی از دخترا با نفرت نگام میکردن به دختر کنار دستم نگاه کردم«علامت لونا@»
@سلام من لونا هستم
+منم هانا ام
هانا
صبح از خواب پاشدم و از تخت دلبندم دل کندم ای خدا به ساعت نگاه کردم ۶:۰۰ بود خوبه وقت داشتم سری یه دوش گرفتم چون موهام کوتاه بود زود خشک شد سری لباس فرم رو پوشیدم یه پیرهن سفید با کت سیاه و کربات سیاه و دامن سیاه پوشیدم و سریع زدم بیرون و دویدیم
جیمین
صبح پاشدم قرار بود به دختر جدید باید خب خوبه میتونم بیشتر خوش بگذرونیم لباسم رو پوشیدم و رفتم مدرسه
هانا
رسیدم دم دفتر رفتم تو
+سلام کیم هانا هستم دانش آموز جدید
مدیر:اوه سلام خانم کیم لطفاً دنبالم بیا
+چشم
رفتیم سمت یه کلاس و رفتم داخل
معلم:آه دخترم بیا تو لطفاً خودتو معرفی کن
+سلام من کیم هانا هستم
معلم:خیلی میتونی پیش لونا بشینی
یه پسر دستشو بلند کرد که فهمیدم خودشه رفتم روبه روش نشستم بعضی از دخترا با نفرت نگام میکردن به دختر کنار دستم نگاه کردم«علامت لونا@»
@سلام من لونا هستم
+منم هانا ام
۶.۴k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.