تک پارتی💙
تک پارتی💙
#استریکیدز
#تک_پارتی
#استری_کیدز
*وقتی عضو نهمی و برای اسکیز کد رفته بودین بیرون و...*
درخواستی💙
ا/ت ویو
واسه قسمت جدید اسکیز کد رفته بودیم بیرون و همه داشتیم پشت سر هم راه میرفتیم. حرف میزنیم میخندیدیم و خیلی داشت خوش میگذشت.
لینو و هان از همه جلوتر داشتن با هم راه میرفتن و خب غرق صحبت بودن که اصلا حواسشون به هیچ جا نبود.
منم پشت همه بودم و از اونا دور بودم، که دیدم یه ماشین داره با سرعت میاد.
ترسیدم، چندین بار هان و لینو رو صدا کردم ولی نشنیدن. دیگه نمیشد کاری کرد .
پریدم جلو و اونارو هل دادم عقب و به جای اونا ماشین با تمام سرعت به من خورد.
هان ویو
ا/ت یهو پرید جلوی ماشین و من تو شوک بودم و تا چند ثانیه همینجوری به بهترین دوستم که روی زمین با سر خونی افتاده بود نگاه میکردم،که بعد از چند ثانیه فهمیدم که چیشده و نشستم رو زمین و سرشو تو بغلم گرفتم
(راوی عستم)
هان دستاش میلرزید و گریه میکرد و سر ا/ت تو بغلش بود و بقیه اعضا دور ا/ت جمع شده بودن و همشون خیلی ترسیده و نگران بودن و لینو داشت با دستای لرزونش به آمبولانس زنگ میزد
*۳ ماه بعد توی بیمارستان*
ا/ت بلخره بیدار شد، اون ۳ ماه توی کما بود، با اون ضربه ی محکمی که به سرش خورده بود احتمال زنده موندنش کم بود ولی تونست از کما بیدار شه.
(ا/ت ویو)
چشمامو باز کردم و فقط یه پرستار پیشم بود که تا منو دید زود دویید بیرون و بعد چند دقیقه پسرا اومدن تو اتاق، همشون خیلی حالشون داغون بود همشون یکی یکی بغلم کردن و دورم وایسادن
ا/ت: چ-چیشده؟
چان: تو....تو ۳ ماه کامل....توی کما بودی(صداش میلرزه)
ا/ت: چ-چی؟
هیونجین: نگران نباش. الان ما پیشتیم
ا/ت: گروه چی؟....گروه چیشد؟
جونگین: بیخیال گروه
ا/ت: بگین
فلیکس: خب ا/ت.....ما....ما...دیسبند شدیم
ا/ت: ن-نه....
چانگبین:متاسفم، ولی دیگه از این به بعد تو همیشه پیش مایی
زیادی طولانی شددد
اشکککک
چقد بد تمومش کردم
لایک کون👍🏻
فالو کون🤌🏻
کامنت بزا💗
#استریکیدز
#تک_پارتی
#استری_کیدز
*وقتی عضو نهمی و برای اسکیز کد رفته بودین بیرون و...*
درخواستی💙
ا/ت ویو
واسه قسمت جدید اسکیز کد رفته بودیم بیرون و همه داشتیم پشت سر هم راه میرفتیم. حرف میزنیم میخندیدیم و خیلی داشت خوش میگذشت.
لینو و هان از همه جلوتر داشتن با هم راه میرفتن و خب غرق صحبت بودن که اصلا حواسشون به هیچ جا نبود.
منم پشت همه بودم و از اونا دور بودم، که دیدم یه ماشین داره با سرعت میاد.
ترسیدم، چندین بار هان و لینو رو صدا کردم ولی نشنیدن. دیگه نمیشد کاری کرد .
پریدم جلو و اونارو هل دادم عقب و به جای اونا ماشین با تمام سرعت به من خورد.
هان ویو
ا/ت یهو پرید جلوی ماشین و من تو شوک بودم و تا چند ثانیه همینجوری به بهترین دوستم که روی زمین با سر خونی افتاده بود نگاه میکردم،که بعد از چند ثانیه فهمیدم که چیشده و نشستم رو زمین و سرشو تو بغلم گرفتم
(راوی عستم)
هان دستاش میلرزید و گریه میکرد و سر ا/ت تو بغلش بود و بقیه اعضا دور ا/ت جمع شده بودن و همشون خیلی ترسیده و نگران بودن و لینو داشت با دستای لرزونش به آمبولانس زنگ میزد
*۳ ماه بعد توی بیمارستان*
ا/ت بلخره بیدار شد، اون ۳ ماه توی کما بود، با اون ضربه ی محکمی که به سرش خورده بود احتمال زنده موندنش کم بود ولی تونست از کما بیدار شه.
(ا/ت ویو)
چشمامو باز کردم و فقط یه پرستار پیشم بود که تا منو دید زود دویید بیرون و بعد چند دقیقه پسرا اومدن تو اتاق، همشون خیلی حالشون داغون بود همشون یکی یکی بغلم کردن و دورم وایسادن
ا/ت: چ-چیشده؟
چان: تو....تو ۳ ماه کامل....توی کما بودی(صداش میلرزه)
ا/ت: چ-چی؟
هیونجین: نگران نباش. الان ما پیشتیم
ا/ت: گروه چی؟....گروه چیشد؟
جونگین: بیخیال گروه
ا/ت: بگین
فلیکس: خب ا/ت.....ما....ما...دیسبند شدیم
ا/ت: ن-نه....
چانگبین:متاسفم، ولی دیگه از این به بعد تو همیشه پیش مایی
زیادی طولانی شددد
اشکککک
چقد بد تمومش کردم
لایک کون👍🏻
فالو کون🤌🏻
کامنت بزا💗
۱۲.۱k
۰۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.