p25
بچه ها این پارت آپ نشده باز میزارم براتون
سهون وایساد سهون:تو بدردم نمیخوری اون دختر رو میخوام میسوزونمش بعد تیکه تیکش میکنم اعضایه بدنشو میفروشم قلبشو میدم به تو سهون:ببریدش منو بردن از موهام گرفتن من:ولممم کن عوضی جونگ کوک نشوندم رو صندلی طنابو دورم پیچید همون موقع یه تشت آب آوردن ولی آب نبودن اسید بود کوک:اسید نه همون موقع یکیو آوردن بسته بودنش سهون:ببین دسته مرده رو گرفتن کردنش توش دستش کامل سوخت خیلی ترسیدم من:جونگ کوک کمکم کن کوک:نترس عشقم نمیزارم چیزی شه یه بطریه پر اسید گذاشتن کنارم بود در شو باز کرد کوک:نه نه جیسو من:جونگ کوککک یهو پاچیدش هیچی نشد سهون:این دیگه چیه همون موقع یکی اومد تو با ماسک ماسکشو در آورد کوک:تهیونگ تهیونگ:آره آبه از اون دختر دور شو سهون:دسته منو گرفت خواست بکنه تو اسید که تهیونگ یه تیر زد بهش دستمو ول کرد رفت عقب کوک:هیونگ بیا دستمو باز کن رفت دست جونگ کوک رو با چاقو باز کرد بعد اومد طرف من دسته منو باز کرد من:جونگ کوککک کوک:عشقم دوییدم طرفش سریع اونم اومد طرفم رفتم تو بغلش محکم بغلم کرد منم محکم بغلش کردم لبامو با کله صورتمو بوسید همون موقع صدا شلیک گلوله اومد دردش از پهلو و شکم من بود دست جونگ کوک کشیده شده همونجا کوک:جیسو به دستش نگاه کرد کوک:عشقم نشست رو زمین منو بغلش گرفت کوک:جیسو(بغض)طاقت بیار خوب چشماتو نمیبندی فهمیدی جیسو آشغالللل عوضییی چیکار کردی باهاشششش میکشمت جیسو عمرم همش تقصیر منه نباید تو رو وارد این ماجرا میکردم هیچ وقت خودمو نمیبخشم دستمو رو صورتش گذاشتم جیسو:تو مقصر هیچی نیستی من از اولش باهمه چی کنار اومدم من اومدم اینجا بخاطر تو کوک:چرا اومدی اینجا هانننن چرا اومدی بخاطر من اومدی هان بخاطر من عوضی اومدی اینجا من:آره چون عاشق تویه عوضی شدم بیا جلو اومد جلو لباشو بوسیدم من:عاشقتم از حال رفتم
از زبون جونگ کوک
بیهوش شد من:جیسووو تهیونگ:کوکی زود باش بریم دکتر هنوز نبضش میزنه رفتیم بیمارستان سریع
سه روز بعد مرخص شد مراقبش بودم دیگه مراقبشم
سهون وایساد سهون:تو بدردم نمیخوری اون دختر رو میخوام میسوزونمش بعد تیکه تیکش میکنم اعضایه بدنشو میفروشم قلبشو میدم به تو سهون:ببریدش منو بردن از موهام گرفتن من:ولممم کن عوضی جونگ کوک نشوندم رو صندلی طنابو دورم پیچید همون موقع یه تشت آب آوردن ولی آب نبودن اسید بود کوک:اسید نه همون موقع یکیو آوردن بسته بودنش سهون:ببین دسته مرده رو گرفتن کردنش توش دستش کامل سوخت خیلی ترسیدم من:جونگ کوک کمکم کن کوک:نترس عشقم نمیزارم چیزی شه یه بطریه پر اسید گذاشتن کنارم بود در شو باز کرد کوک:نه نه جیسو من:جونگ کوککک یهو پاچیدش هیچی نشد سهون:این دیگه چیه همون موقع یکی اومد تو با ماسک ماسکشو در آورد کوک:تهیونگ تهیونگ:آره آبه از اون دختر دور شو سهون:دسته منو گرفت خواست بکنه تو اسید که تهیونگ یه تیر زد بهش دستمو ول کرد رفت عقب کوک:هیونگ بیا دستمو باز کن رفت دست جونگ کوک رو با چاقو باز کرد بعد اومد طرف من دسته منو باز کرد من:جونگ کوککک کوک:عشقم دوییدم طرفش سریع اونم اومد طرفم رفتم تو بغلش محکم بغلم کرد منم محکم بغلش کردم لبامو با کله صورتمو بوسید همون موقع صدا شلیک گلوله اومد دردش از پهلو و شکم من بود دست جونگ کوک کشیده شده همونجا کوک:جیسو به دستش نگاه کرد کوک:عشقم نشست رو زمین منو بغلش گرفت کوک:جیسو(بغض)طاقت بیار خوب چشماتو نمیبندی فهمیدی جیسو آشغالللل عوضییی چیکار کردی باهاشششش میکشمت جیسو عمرم همش تقصیر منه نباید تو رو وارد این ماجرا میکردم هیچ وقت خودمو نمیبخشم دستمو رو صورتش گذاشتم جیسو:تو مقصر هیچی نیستی من از اولش باهمه چی کنار اومدم من اومدم اینجا بخاطر تو کوک:چرا اومدی اینجا هانننن چرا اومدی بخاطر من اومدی هان بخاطر من عوضی اومدی اینجا من:آره چون عاشق تویه عوضی شدم بیا جلو اومد جلو لباشو بوسیدم من:عاشقتم از حال رفتم
از زبون جونگ کوک
بیهوش شد من:جیسووو تهیونگ:کوکی زود باش بریم دکتر هنوز نبضش میزنه رفتیم بیمارستان سریع
سه روز بعد مرخص شد مراقبش بودم دیگه مراقبشم
۳۸.۲k
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.