رمان ماه تاریک پارت ۲
نسیم:سلاممم دخمله
شیلا:اووو کی اومدی
سینا:داداش یه ربعه منتظریما
+ببخشید خب
نسترن:داداشت کو؟
+ اون مگه تو کلاس ماعه؟
-نه ولی فکر کردم باهات اومده
+اره ولی دم کلاسش خدافظی کردیم
×خب خب خب سلام حرف بســـ.....
یک ساعتو نیم بعد
صدف:بچه ها بریم کافه
نسیم:اخر حیاط؟
شیلا:عوووووو کی حال داره تا اونجا بره
صدف:اوکی..
نسیم:صدف شلوارت خیلی قشنگه اون سنجاق قفلی هارو خودت زدی؟
+اره بنظرم جالب میشد
-میدی من؟
+نچچچ
سینا:دخترا
:بله
+کامرانو ندیدید؟
-نه
×اره اره دم کافه ی بچه ها بود
+بریم کافه؟
-ارهههه
شیلا:اووو کی اومدی
سینا:داداش یه ربعه منتظریما
+ببخشید خب
نسترن:داداشت کو؟
+ اون مگه تو کلاس ماعه؟
-نه ولی فکر کردم باهات اومده
+اره ولی دم کلاسش خدافظی کردیم
×خب خب خب سلام حرف بســـ.....
یک ساعتو نیم بعد
صدف:بچه ها بریم کافه
نسیم:اخر حیاط؟
شیلا:عوووووو کی حال داره تا اونجا بره
صدف:اوکی..
نسیم:صدف شلوارت خیلی قشنگه اون سنجاق قفلی هارو خودت زدی؟
+اره بنظرم جالب میشد
-میدی من؟
+نچچچ
سینا:دخترا
:بله
+کامرانو ندیدید؟
-نه
×اره اره دم کافه ی بچه ها بود
+بریم کافه؟
-ارهههه
۱.۹k
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.