عشق شیرین p1 (درخواستی)
سلام من (هرچی دوست دارین اسم فارسی انتخاب کنید ) اما اسمی کره ای که انتخاب کردم ا/ت هست کیم ا/ت خب حالا اینارو ولش دوتا دوست خیلی خیلی صمیمی دارم که از بچگی باهمیم و آرزو داریم که بریم کره ی جنوبی و بلاخره به آرزومون رسیدیم و فردا بلاخره میریم کره راستی من یه آرمیم عاشق کوکیم خیلی خوشتیپه (بچه ها هااون و هانول رفیق های ا/ت هستن که اسم کره ایشون اینه اما شما میتونید اسم ایرانی هم بذارید)
عشق هانول تهیونگه و عشق هااون هم جیمینه اما درکل قراره فردا صبح بریم فرودگاه و بریم کره
_______________
شب........
+گوسفندای گلم (داد)
×هاااااااااا
~چیه
+داریم میریم کرههههههههه
×یسسسسسس ارههههه داریم میریم پیش ته ته
+شتر در خواب بیند پنبه دانه گه دانه دانه
×خفه شو
+باشه
~منم دارم میرم پیش جیمینشییییی
+اره حتما
×خو حصود توهم بگو میخوام برم پیش کوکی
+عررررررررر اره دارم میرم
~داریم میریممممممم
+×یسسسسسسسس
صبح........
ویو ا/ت :
صبح با هیجان از خواب پریدم کارهای لازم رو انجام دادم اماده شدم و رفتم دنبال دخترا وقتی رسیدم رفتیم سمت فرودگاه وقتی رسیدیم فرودگاه نشستیم تا اسم هواپیمامون رو صدا کنن هااون هم رفت برامون یه چی بخره بخوریم اما یکدفعه غیبش زد پس زنگ زدیم بهش
*مکالمه*
×هااون کجا موندی
~هیچی بابا این دختره ی رومخ _______رو دیدم دوساعت من رو به حرف گرفت دارم میام
×اوک بابای
~فعلا
*پایان مکالمه*
+چی شد چی میگه
×داره میاد آها اونجاست دیدمش
ویو ا/ت :
وقتی غذاهامون رو خوردیم اسم هواپیمامون رو صدا زدن ماهم رفتیم و سوار هواپیما شدیم خیلی هیجان داشتم
بعد نیم ساعت اعلام کردن که از مرز ایران گذشتیم سه تایی بلند شدیم رفتیم دستشویی و لباسامون رو عوض کردیم (عکس لباس ها اسلاید بعد)
......................
......................
گایز حمایت فراموش نشه تنکس🍓🤍
عشق هانول تهیونگه و عشق هااون هم جیمینه اما درکل قراره فردا صبح بریم فرودگاه و بریم کره
_______________
شب........
+گوسفندای گلم (داد)
×هاااااااااا
~چیه
+داریم میریم کرههههههههه
×یسسسسسس ارههههه داریم میریم پیش ته ته
+شتر در خواب بیند پنبه دانه گه دانه دانه
×خفه شو
+باشه
~منم دارم میرم پیش جیمینشییییی
+اره حتما
×خو حصود توهم بگو میخوام برم پیش کوکی
+عررررررررر اره دارم میرم
~داریم میریممممممم
+×یسسسسسسسس
صبح........
ویو ا/ت :
صبح با هیجان از خواب پریدم کارهای لازم رو انجام دادم اماده شدم و رفتم دنبال دخترا وقتی رسیدم رفتیم سمت فرودگاه وقتی رسیدیم فرودگاه نشستیم تا اسم هواپیمامون رو صدا کنن هااون هم رفت برامون یه چی بخره بخوریم اما یکدفعه غیبش زد پس زنگ زدیم بهش
*مکالمه*
×هااون کجا موندی
~هیچی بابا این دختره ی رومخ _______رو دیدم دوساعت من رو به حرف گرفت دارم میام
×اوک بابای
~فعلا
*پایان مکالمه*
+چی شد چی میگه
×داره میاد آها اونجاست دیدمش
ویو ا/ت :
وقتی غذاهامون رو خوردیم اسم هواپیمامون رو صدا زدن ماهم رفتیم و سوار هواپیما شدیم خیلی هیجان داشتم
بعد نیم ساعت اعلام کردن که از مرز ایران گذشتیم سه تایی بلند شدیم رفتیم دستشویی و لباسامون رو عوض کردیم (عکس لباس ها اسلاید بعد)
......................
......................
گایز حمایت فراموش نشه تنکس🍓🤍
۱۲.۲k
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.