بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت سوم :
خواه این دین الهی باشد و خواه غیر الهی. خواه حق باشد و خواه باطل. خواه اسلام یا مسیحیت باشد و خواه مارکسیسم یا لیبرال دموکراسی - از این رو واژه دین عمومیت و جامعیت دارد، لذا هیچ شخصی نیز در عالم پیدا نمیشود که دین مجموعهای از جهانبینی و ایدئولوژی و یا بهتر بگوییم،بایدها و نبایدها برنامه زندگی برای رسیدن به هدف نداشته باشد.
چنان چه خداوند متعال به پیامبرش صلوات الله علیه و آله میفرماید که به کفار بگو: دین شما برای خودتان و دین من نیز برای خودم لََكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ. یعنی هر دو دین دارند.
پس از یک سو نمیشود فقط یهودیت، مسیحیت و اسلام را دین نامید و همه را در ذیل این واژه قرار داد و محکوم کرد و از سوی دیگر باید دید که بودیسم، مارکسیسم، فرویدیسم، کاپیتالیسم، لیبرالیسم و سایر ایسمها چگونه دینی هستند و انسان را مطابق با چه اهدافی و چگونه میسازند و به کدام سو جهت میدهند؟پس، تعریفمان از دین نیز یکسان نمی باشد.
د) - علم :
شاید در این مباحث از همه مهمتر، مقوله علم باشد. علم یعنی چه که آنها گمان میکنند که خالقش هستند و اصرار دارند آن را مقابل مطلق دین قرار دهند؟!
در فرهنگ غنی اسلام، مطلق دانایی (knowledge ) علم است. چه علم حضوری باشد و چه حصولی؟ چه نظری باشد و چه تجربی؛ چه علم به ماده باشد و از طریق تجربه به دست آید و چه علم به غیر ماده باشد و از طریق استدلال عقلی معلوم شود. آیا در فرهنگ حاکم بر غرب نیز همین معنا بر علم اطلاق می شود و یا آن که علم منحصر به علوم تجربی (science) شده است و ما بقی علوم بدون هیچ دلیل عقلی و علمی رد و تکذیب میشود؟ لذا در این بحث لازم است که به چند نکتهی بسیار مهم توجه شود:
د/1)- اسلام علم را محدود نمیکند و انحصار آن به علم تجربی را غیر عقلانی و غیر علمی میداند.
د/2)- اسلام، انسان را خالقِ علم نمی داند، بلکه کاشف علم میداند. عالَم، تجلی عِلم علیم است و انسان در تلاش علمی باید سعی کند این علامات را بر خود معلوم نماید و هر چه بیشتر عالِم شود، آن قدر که وحدت علم، عالِم و معلوم را درک نماید.
د/3)-اسلام متفاوت با فرهنگ مسیحیت کلیسا که با عقل و علم دشمن بود؛ و نیز متفاوت با فرهنگ حاکم بر غرب که عقلانیت را تعطیل کرده و علم را نیز مُثله میکند و فقط نام سهمی اندکی که به خودش رسیده است را علم می گذارد، بر عقل و علم تأکید دارد و این دو را ملاک شناخت و تمیز حق و باطل و وسیله رشد بر میشمرد،(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت سوم :
خواه این دین الهی باشد و خواه غیر الهی. خواه حق باشد و خواه باطل. خواه اسلام یا مسیحیت باشد و خواه مارکسیسم یا لیبرال دموکراسی - از این رو واژه دین عمومیت و جامعیت دارد، لذا هیچ شخصی نیز در عالم پیدا نمیشود که دین مجموعهای از جهانبینی و ایدئولوژی و یا بهتر بگوییم،بایدها و نبایدها برنامه زندگی برای رسیدن به هدف نداشته باشد.
چنان چه خداوند متعال به پیامبرش صلوات الله علیه و آله میفرماید که به کفار بگو: دین شما برای خودتان و دین من نیز برای خودم لََكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ. یعنی هر دو دین دارند.
پس از یک سو نمیشود فقط یهودیت، مسیحیت و اسلام را دین نامید و همه را در ذیل این واژه قرار داد و محکوم کرد و از سوی دیگر باید دید که بودیسم، مارکسیسم، فرویدیسم، کاپیتالیسم، لیبرالیسم و سایر ایسمها چگونه دینی هستند و انسان را مطابق با چه اهدافی و چگونه میسازند و به کدام سو جهت میدهند؟پس، تعریفمان از دین نیز یکسان نمی باشد.
د) - علم :
شاید در این مباحث از همه مهمتر، مقوله علم باشد. علم یعنی چه که آنها گمان میکنند که خالقش هستند و اصرار دارند آن را مقابل مطلق دین قرار دهند؟!
در فرهنگ غنی اسلام، مطلق دانایی (knowledge ) علم است. چه علم حضوری باشد و چه حصولی؟ چه نظری باشد و چه تجربی؛ چه علم به ماده باشد و از طریق تجربه به دست آید و چه علم به غیر ماده باشد و از طریق استدلال عقلی معلوم شود. آیا در فرهنگ حاکم بر غرب نیز همین معنا بر علم اطلاق می شود و یا آن که علم منحصر به علوم تجربی (science) شده است و ما بقی علوم بدون هیچ دلیل عقلی و علمی رد و تکذیب میشود؟ لذا در این بحث لازم است که به چند نکتهی بسیار مهم توجه شود:
د/1)- اسلام علم را محدود نمیکند و انحصار آن به علم تجربی را غیر عقلانی و غیر علمی میداند.
د/2)- اسلام، انسان را خالقِ علم نمی داند، بلکه کاشف علم میداند. عالَم، تجلی عِلم علیم است و انسان در تلاش علمی باید سعی کند این علامات را بر خود معلوم نماید و هر چه بیشتر عالِم شود، آن قدر که وحدت علم، عالِم و معلوم را درک نماید.
د/3)-اسلام متفاوت با فرهنگ مسیحیت کلیسا که با عقل و علم دشمن بود؛ و نیز متفاوت با فرهنگ حاکم بر غرب که عقلانیت را تعطیل کرده و علم را نیز مُثله میکند و فقط نام سهمی اندکی که به خودش رسیده است را علم می گذارد، بر عقل و علم تأکید دارد و این دو را ملاک شناخت و تمیز حق و باطل و وسیله رشد بر میشمرد،(ادامه دارد...)
۲۸۸
۰۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.