فیک کوک ♡رز های خونین♡ پارت۲۰
لیونسو ویو
چرا انقد از حرفاش ناراحت شدم...چرا برام اهمیت داره...من چم شده چرا انقد بهش توجه میکنم خدایاا (عاشقی فرزندم)
جونگ کوک ویو
صورتش قرمز بود و بغض کرده بود
با همون صدای بغض دار گف: من...متاسفم...خیلی سردرگمم نمیدونم چه چیزی درسته...هرکسی داره یه حرفی میزنه...منم که تنهای تنها بدون هیچ پشت و پناهی موندم توی این جامعه ی بزرگ و از همون بچگیم دارم با همه ی شیطانایی که دورمو گرفتن و میخوان ازم سوء استفاده کنن میجنگم...متاسفم..متاسفم من هیچی نمیدونم هیچی
که بغضش شکست و بلند بلند اشک میریخت
دیگه نتونستم تحمل کنم....دستشو کشیدم سمت خودم و نشوندمش روی پاهام و بقلش کردم....پاهام داره از درد میترکه ولی برام مهم نیس و اهمیتی نمیدم
با صدای اروم و بَمی گفتم (اووووف): من همیشه مراقبت خواهم بود همونجوری که این چند سال مراقبت بودم لطفا گریه نکن
و همینجوری که داشت در گوشش حرف میزدم موهاشو نوازش میکردم
که یدفعه....وای باورم نمیشههههااتزحیخویایاای
اون سرشو گذاشت روی شونه ام و بقلم کرد....میخواستم از خوشحالی بال درارممممم
اروم گفت:ازت ممنونم جونگ کوک
قلب کوک: شهرو چراغون کنییین ستاره بارون کنین شادی گل نثاره لیلیو مجنون کنیییننن
ویو لیونسو
خاک بر سرم....داری چیکار میکنی لیونسووو بس کنننن به خودت بیاا
من اونو نمیشناسم ولی تاحالا بقل هیچکس به این اندازه برام گرم نبوده...احساس میکنم تو بقلش امنیت کامل دارم...جدا از اون...من تو عمرم کلا ۴ ۵ بار توسط یکی به اغوش کشیده شدم و بقل جونگ کوک برام خیلی لذت بخشه
تبتفووفافبویاایبو اما شاید اونم قراره ازم سوء استفاده کنهههه؟...شاید میخواد فرار کنهه...ای دونت نوو
ولش کن...جهنم محکم تر بقلش کردم...
گفتم:ماجرای اون فیلم چیبود
جونگ کوک:............
هار هااار خومالییییی
شرط پارت بعد ۲۰ لایک ۲۰ کامنتتتت
#فیک #کوک #فیک_کوک #fake
چرا انقد از حرفاش ناراحت شدم...چرا برام اهمیت داره...من چم شده چرا انقد بهش توجه میکنم خدایاا (عاشقی فرزندم)
جونگ کوک ویو
صورتش قرمز بود و بغض کرده بود
با همون صدای بغض دار گف: من...متاسفم...خیلی سردرگمم نمیدونم چه چیزی درسته...هرکسی داره یه حرفی میزنه...منم که تنهای تنها بدون هیچ پشت و پناهی موندم توی این جامعه ی بزرگ و از همون بچگیم دارم با همه ی شیطانایی که دورمو گرفتن و میخوان ازم سوء استفاده کنن میجنگم...متاسفم..متاسفم من هیچی نمیدونم هیچی
که بغضش شکست و بلند بلند اشک میریخت
دیگه نتونستم تحمل کنم....دستشو کشیدم سمت خودم و نشوندمش روی پاهام و بقلش کردم....پاهام داره از درد میترکه ولی برام مهم نیس و اهمیتی نمیدم
با صدای اروم و بَمی گفتم (اووووف): من همیشه مراقبت خواهم بود همونجوری که این چند سال مراقبت بودم لطفا گریه نکن
و همینجوری که داشت در گوشش حرف میزدم موهاشو نوازش میکردم
که یدفعه....وای باورم نمیشههههااتزحیخویایاای
اون سرشو گذاشت روی شونه ام و بقلم کرد....میخواستم از خوشحالی بال درارممممم
اروم گفت:ازت ممنونم جونگ کوک
قلب کوک: شهرو چراغون کنییین ستاره بارون کنین شادی گل نثاره لیلیو مجنون کنیییننن
ویو لیونسو
خاک بر سرم....داری چیکار میکنی لیونسووو بس کنننن به خودت بیاا
من اونو نمیشناسم ولی تاحالا بقل هیچکس به این اندازه برام گرم نبوده...احساس میکنم تو بقلش امنیت کامل دارم...جدا از اون...من تو عمرم کلا ۴ ۵ بار توسط یکی به اغوش کشیده شدم و بقل جونگ کوک برام خیلی لذت بخشه
تبتفووفافبویاایبو اما شاید اونم قراره ازم سوء استفاده کنهههه؟...شاید میخواد فرار کنهه...ای دونت نوو
ولش کن...جهنم محکم تر بقلش کردم...
گفتم:ماجرای اون فیلم چیبود
جونگ کوک:............
هار هااار خومالییییی
شرط پارت بعد ۲۰ لایک ۲۰ کامنتتتت
#فیک #کوک #فیک_کوک #fake
۱۴.۳k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.