پارت۴
ویو یونگی
که گفت
نامجون:از فیلمای دوربینا پیداش کردم ولی توی یه خونه ای
-چه خونه ای
نامجون:نمیدونم بیا ببین میشناسی کجاست یا نه
به دوربینا نگاه کردم
-نه نمیشناسم
نامجون:صبر کن جای خونه رو بنویسم بهت بدم
-زود باش
نامجون:بیا اینم آدرس
برگه و از دستش گرفتم و به سمت مکان حرکت کردم به اون خونه رسیدم از ماشین پیاده شدم و به سمت در رفتم
ویو سومی
از خواب بیدار شده بودم داشتم شام درست میکردم که صدای در خورد رفتم که در و باز کنم وقتی در و باز کردم دیدم اون یو..نگی بود خواستم در و ببندم که پاش و گذاشت و وارد خونه شد
-ب.ی.ب.ی. کوچولوی شیطون که فرار میکنی
+یونگی من
-هیش بیا بریم
دستم و گرفت داشتم تقلا میکردم که به سمتم برگشت
-ببین اینجوری بیشتر درد خودت و زیاد میکنی
+ولم کن
-ولت نمیکنم چون دوست دارم میفهمی پس به حرفم گوش کن
دستم و دوباره گرفت و از خونه خارج شد سمت ماشین رفتم منو روی سندلی شاگرد گذاشت و خودشم سوار شد توی راه هیچ حرفی نمیزدم همین جوری سکوت بود که
-چرا فرار کردی
+چون ازت بدم میاد
-من که کاری باهات نکردم چرا اینجوری میکنی
+چون تو مافیایی(گریه)
-چی تو میدونی
+آره
ماشین و نگه داشت و به سمتم برگشت
-یعنی تو بخاطر این دوسم نداری
+بخاطر این نیست بخاطر اینکه به زود باهام ازدواج کردی
-من ......
ادامه دارد
این پارتم برای اون خوشگله که حوصله اش سر رفته بود فکر کنم خودش میدونه کیه
که گفت
نامجون:از فیلمای دوربینا پیداش کردم ولی توی یه خونه ای
-چه خونه ای
نامجون:نمیدونم بیا ببین میشناسی کجاست یا نه
به دوربینا نگاه کردم
-نه نمیشناسم
نامجون:صبر کن جای خونه رو بنویسم بهت بدم
-زود باش
نامجون:بیا اینم آدرس
برگه و از دستش گرفتم و به سمت مکان حرکت کردم به اون خونه رسیدم از ماشین پیاده شدم و به سمت در رفتم
ویو سومی
از خواب بیدار شده بودم داشتم شام درست میکردم که صدای در خورد رفتم که در و باز کنم وقتی در و باز کردم دیدم اون یو..نگی بود خواستم در و ببندم که پاش و گذاشت و وارد خونه شد
-ب.ی.ب.ی. کوچولوی شیطون که فرار میکنی
+یونگی من
-هیش بیا بریم
دستم و گرفت داشتم تقلا میکردم که به سمتم برگشت
-ببین اینجوری بیشتر درد خودت و زیاد میکنی
+ولم کن
-ولت نمیکنم چون دوست دارم میفهمی پس به حرفم گوش کن
دستم و دوباره گرفت و از خونه خارج شد سمت ماشین رفتم منو روی سندلی شاگرد گذاشت و خودشم سوار شد توی راه هیچ حرفی نمیزدم همین جوری سکوت بود که
-چرا فرار کردی
+چون ازت بدم میاد
-من که کاری باهات نکردم چرا اینجوری میکنی
+چون تو مافیایی(گریه)
-چی تو میدونی
+آره
ماشین و نگه داشت و به سمتم برگشت
-یعنی تو بخاطر این دوسم نداری
+بخاطر این نیست بخاطر اینکه به زود باهام ازدواج کردی
-من ......
ادامه دارد
این پارتم برای اون خوشگله که حوصله اش سر رفته بود فکر کنم خودش میدونه کیه
۳.۲k
۲۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.