عشق مافیایی
عشق مافیایی
p24
بیو ا.ت
وقتی بهوش اومده بودم با شو.رت و سو.تین بودم یه مرد جلوم وایستاده بود(مرده ناشناسه پس با علامت * نشونش میدم)
*اولیا حضرت پیداش کردیم
سونیا:خب خب با ا.ت چیکار کنم
ا.ت: تو کی هستی چرا منو گرفتین
سونیا:جونگکوک خوبه
ا.ت:ت... تو اونا چحوری میشناسی
سونیا:من آمار تورو دارم میدونم تو یه بچه از جونگکوک داری میدونم وقتی حامله بودی باهاش قهر بودی من تو عروسیتون بودم و کلی ناراحتی کشیدم(داد)
ا.ت:تو به زندگی من چیکار دارییی
سونیا:من زن قبلی کوک بودم و به خواطر تو زندگیم با اون خراب شد
ا.ت:... واقعا از کوک انتظار نداشتم ولی از کجا معلوم گولم نمیزنه...زنیکه احمق میخوای زندگی منو خراب کنی(داد)
سونیا:حرفتو بفهم و صداتو برای من بالا نبر(داد)مکث شروع کن قبلش
ا.ت:وقتی گفت شروع کن ترسیدم و بعدش خودش ی سیلی بشدت محکم زد و به صندلی که بسته شده بودم افتادم زمین یکی اومد منو باز کرد و یه میله آهنی برداشت شروع کرد به زدم تو دلم...تورو خدا نکن خواهش میکنمم نکنن(ترکیبی از جیغ و گریه)... تموم تنم کبود شده بود تقریبا نیم ساعتی بود داشت کتکم میزد و اون زنه داشت میخندید و فیلم میگرفت و اومد و موهامو کشید یه جیغ بلندی زدم و گفت
سونیا:بخواطر تو زندگیم خراب شد
ا.ت:جونگکوک منو انتخاب کرد
p24
بیو ا.ت
وقتی بهوش اومده بودم با شو.رت و سو.تین بودم یه مرد جلوم وایستاده بود(مرده ناشناسه پس با علامت * نشونش میدم)
*اولیا حضرت پیداش کردیم
سونیا:خب خب با ا.ت چیکار کنم
ا.ت: تو کی هستی چرا منو گرفتین
سونیا:جونگکوک خوبه
ا.ت:ت... تو اونا چحوری میشناسی
سونیا:من آمار تورو دارم میدونم تو یه بچه از جونگکوک داری میدونم وقتی حامله بودی باهاش قهر بودی من تو عروسیتون بودم و کلی ناراحتی کشیدم(داد)
ا.ت:تو به زندگی من چیکار دارییی
سونیا:من زن قبلی کوک بودم و به خواطر تو زندگیم با اون خراب شد
ا.ت:... واقعا از کوک انتظار نداشتم ولی از کجا معلوم گولم نمیزنه...زنیکه احمق میخوای زندگی منو خراب کنی(داد)
سونیا:حرفتو بفهم و صداتو برای من بالا نبر(داد)مکث شروع کن قبلش
ا.ت:وقتی گفت شروع کن ترسیدم و بعدش خودش ی سیلی بشدت محکم زد و به صندلی که بسته شده بودم افتادم زمین یکی اومد منو باز کرد و یه میله آهنی برداشت شروع کرد به زدم تو دلم...تورو خدا نکن خواهش میکنمم نکنن(ترکیبی از جیغ و گریه)... تموم تنم کبود شده بود تقریبا نیم ساعتی بود داشت کتکم میزد و اون زنه داشت میخندید و فیلم میگرفت و اومد و موهامو کشید یه جیغ بلندی زدم و گفت
سونیا:بخواطر تو زندگیم خراب شد
ا.ت:جونگکوک منو انتخاب کرد
۳.۵k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.