hard thief Continue Part. 17

یک دفعه چشمام باز کرد مو درو برم و نگاه کردم نمیدونستم کجام درو برم و نگاه کردم بوی اشنایی میامد بوی امنیت بود
در اتاق باز شد و جیمین امد تو تا منو دیدی که خیس عرقم سریع سمتم امد و صورتمو تو دستاش گرفت
جیمین: یونسو خوبی؟؟؟
دستمو روی گونش گذاشتمو : جیمین
جیمین : اره خودمم خوبی چرا عرق کردی چی شده حالت بده جینو صدا کنم؟؟
- نه خوبم میشه بهم اب بدی؟
سمت پارچ کنار تخت که روی میز گذاشت رفتو برام اب ریخت
جیمین: بیا
- مرسی
اب و خوردمو لیوانو گذاشتم رو میز
- من کجام؟
جیمین: عمارت ما
- اون مرد کجا شد؟؟
جیمین: هیچی بهش فکر نکن
سرم تکون دادم و پاشدم که سمت سرویس بهداشتی برم که پام تبر کشید
- اخخخخ
جیمین: صبر کن بهت کمک کنم
دستشو گرفتمو تا دم در منو برد و رفتم داخل بعد انجام عملیات از سرویس امد بیرون دستمو له دیوار گرفتو تا تخت رفتم که یکی رو دی م که رو تخت نشسته
سریع امد سمتم
+ یونسو خوبی؟؟ سرت درد نمی کنه؟
توی چشماش نگرانی بود مهربونی و استرس بود نمیدونم چرا ولی سرمو جلو بردم و لبامو رو لباش گذاشتمو اروم مک میزدم






بمانید در خماری😎
😁😁میدونم الان زیر فحشم می کنی😂
ولی ادمش فردا نظرا هم زیاد نباشه نمیزارم 😁💛