خوب کامنتا گفتین که بذارم دیگه اگه خوشتون نیومد من و ببخشید
❥𝐩𝐚𝐫𝐭/𝟏
یونا:مامان.. مامان نجاتم بده.. مامانییییی
$اههه بچه ها چه خبرتونه
هوپی:یونا اون و بده من همین الان
یونا:ندم چی میشه
هوپی:زبون خوش حالیت نمیشه نه،الان حالیت میکنم...
هوپی باز شروع کرد به دنبال کردنمو من دور میز ناهارخوری دور میزدم
یونا:ماماننننن
هوپی:یونا گوشیم و بده گوشی حریم شخصیه
یونا:نه تا وقتی یواشکی از من عکس بگیری، باید پاکش کنی
هوپی:من از تو عکس ندارم
بونا:دروغ نگو خودم عکس رو دیدم باید حذفش کنی
هوپی:باشه بده خودم حذفش میکنم
یونا:نخیر از کجا یچزه دیگه پاک کنی
باید خودم حذفش کنم پسوردت و بگو
هوپی:گوشیمو نمیدی نه؟
یونا:نهههه
هوپی:اوکی بشین تا بگم
یونا:جیهوپ تو چت شده بارها دیدم ازم عکس میگیری
هوپی:هیششش مامان میشنوه، من از تو عکس نگرفتم اینبار هم فقط میخواستم اذیتت کنم
یونا:خیلی خب بسه دیگه اذیتم کردی پاکش کن
هوپی:باشه بده پاک میکنم
یونا:قول
هوپی:باشه بده دیگه
گوشی و دادمش و کنارش ایستادم تا پاکش کنه
هوپی:بیا راحت شدی
یونا:دفعه آخرت باشه
هوپی:هی الان منو تحديد کردی
یونا:نه فقط هشدار دادم
چشم غره بهم رفت که براش زبون دراوردم رفتم اتاقم
خوب بذارین خودمو معرفی کنم
***
من جانگ یونا هستم 19سالمه توی خانواده پولداری به دنيا امدم یه داداش دارم و مادر و پدری که نفسشون برام میره و خیلی دوسم دارن منم خیلی خانواده ام و دوست دارم
اسم داداشم هوسوکه اما ما جیهوپ صداش میکنیم بی از حد مهربونه و خوشتیپه بعضی وقتا از اینکه داداشمه ناراحتم مخصوصا زمانی دختری نزدیکش میشه اون فقط داداشیه خودمه
اما کل دخترای شهر براش ضعف میرن و من نمیتونم چيزي بگم اما جیهوپ توی زندگی من دخالت میکنه هیچ پسری نمیتونم نزدیکم بشه چون جناب داداش لت و پارشون میکنه
جیهوپ همیشه از بچگی مواظبم بود و خیلی دوسش دارم اما تازگیاه خیلی باهم لجبازی میکنیم و اصلا حس نمیکنم که داداشم باشه و رفتارش عوض شده بیشتر جاها همرامه، اما منم بدم نمیاد یه حس خوب بهش دارم اینکه اینقدر روم غیرتیه و عقبی میشه خیلی حال میده
اما نمیدونستم که این رفتار ها ممکنه قلبمو تو اوج ببره یانه زیر پاش لهش کنه
شرایط
𝐟𝐨𝐥𝐥𝐨𝐰:𝟓
𝐜𝐨𝐦𝐦𝐞𝐧𝐭:𝟏𝟎𝟎
𝐥𝐢𝐤𝐞:𝟒𝟓
امیدوارم دوست داشته باشید❥
یونا:مامان.. مامان نجاتم بده.. مامانییییی
$اههه بچه ها چه خبرتونه
هوپی:یونا اون و بده من همین الان
یونا:ندم چی میشه
هوپی:زبون خوش حالیت نمیشه نه،الان حالیت میکنم...
هوپی باز شروع کرد به دنبال کردنمو من دور میز ناهارخوری دور میزدم
یونا:ماماننننن
هوپی:یونا گوشیم و بده گوشی حریم شخصیه
یونا:نه تا وقتی یواشکی از من عکس بگیری، باید پاکش کنی
هوپی:من از تو عکس ندارم
بونا:دروغ نگو خودم عکس رو دیدم باید حذفش کنی
هوپی:باشه بده خودم حذفش میکنم
یونا:نخیر از کجا یچزه دیگه پاک کنی
باید خودم حذفش کنم پسوردت و بگو
هوپی:گوشیمو نمیدی نه؟
یونا:نهههه
هوپی:اوکی بشین تا بگم
یونا:جیهوپ تو چت شده بارها دیدم ازم عکس میگیری
هوپی:هیششش مامان میشنوه، من از تو عکس نگرفتم اینبار هم فقط میخواستم اذیتت کنم
یونا:خیلی خب بسه دیگه اذیتم کردی پاکش کن
هوپی:باشه بده پاک میکنم
یونا:قول
هوپی:باشه بده دیگه
گوشی و دادمش و کنارش ایستادم تا پاکش کنه
هوپی:بیا راحت شدی
یونا:دفعه آخرت باشه
هوپی:هی الان منو تحديد کردی
یونا:نه فقط هشدار دادم
چشم غره بهم رفت که براش زبون دراوردم رفتم اتاقم
خوب بذارین خودمو معرفی کنم
***
من جانگ یونا هستم 19سالمه توی خانواده پولداری به دنيا امدم یه داداش دارم و مادر و پدری که نفسشون برام میره و خیلی دوسم دارن منم خیلی خانواده ام و دوست دارم
اسم داداشم هوسوکه اما ما جیهوپ صداش میکنیم بی از حد مهربونه و خوشتیپه بعضی وقتا از اینکه داداشمه ناراحتم مخصوصا زمانی دختری نزدیکش میشه اون فقط داداشیه خودمه
اما کل دخترای شهر براش ضعف میرن و من نمیتونم چيزي بگم اما جیهوپ توی زندگی من دخالت میکنه هیچ پسری نمیتونم نزدیکم بشه چون جناب داداش لت و پارشون میکنه
جیهوپ همیشه از بچگی مواظبم بود و خیلی دوسش دارم اما تازگیاه خیلی باهم لجبازی میکنیم و اصلا حس نمیکنم که داداشم باشه و رفتارش عوض شده بیشتر جاها همرامه، اما منم بدم نمیاد یه حس خوب بهش دارم اینکه اینقدر روم غیرتیه و عقبی میشه خیلی حال میده
اما نمیدونستم که این رفتار ها ممکنه قلبمو تو اوج ببره یانه زیر پاش لهش کنه
شرایط
𝐟𝐨𝐥𝐥𝐨𝐰:𝟓
𝐜𝐨𝐦𝐦𝐞𝐧𝐭:𝟏𝟎𝟎
𝐥𝐢𝐤𝐞:𝟒𝟓
امیدوارم دوست داشته باشید❥
۱۰۸.۸k
۱۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.