(نامه)pt2

تیهونگ ویو: رفتم یه دوش 30 دقیقه ای گرفتم .
اومدم بیرون لباسامو پوشیدم .
موهامو خشک کردم و یه حالت فر بهشون دادم چون سونا خیلی از موهای فر خوشش میاد.
به سونا زنگ زدم چون سه ساعت از اومدنم به خونه گذشته بود.
گوشیو جواب داد و...
سونا ویو:
در باز شد و یک نفر اومد داخل ولی اون از کارمندا نبود.
نزدیکم شد ترسیدم یهو دستم خود به خود رفت رو شکمم.
بلند شدم کم کم به سمت اون پسره رفتم .
...:عاا سلام شما خانم پارک سونا هستید؟!
سونا:سلام بله خودم هستم شما؟
...:عاا ببخشید یادم رفت خودمو معرفی من کیم تیهونگ هستم
سونا : عاها خوشبختم
تیهونگ: اصلا یادم رفت واسه چی اومده بودم این نامه برای شماست بفرمایید.
سونا: اوه خیلی ممنونم اسمتون خیلی اشناست نکنه شما برادر جنی هستید؟!.
تیهونگ: اوه بله خودم هستم (با صدای خنده) فکر کنم قراره همو بیشتر همو ببینیم.
سونا: اوه( یه خنده ملیح) بله با این وضعی که سوهو و جنی دارن پیش میرن درسته .
تیهونگ:اوه ببخشید یه کار فوری برام پیش اومده باید برم بعدا میبینمتون فعلا خدانگهدار.
سونا: خوشحال شدم از دیدنتون میبینمتون خداحافظ.
________________________________________
پایان
________________________________________
لایک /۵
فالو /۲
کامنت/۴
تا پارت بعدی منتظر باشید☕🐥