/
5
فیک( سرنوشت بد)p5
که یه مرد ک بهش میخورد چهل سالش باشه اومد توی خونه یکم ب اطراف نگا کرد بعد نگاهشون داد ب من و رو ب نینا گف این کیه
نینا:دوستمه
مرده:دختر تو میخوای چیکار کنی ها اجاره دو ماه رو ندادی این دختره هم اومده اگه تا یه هفته اجاره رو دادی ک هیچ اگ ندادی گورتو گم میکنی از اینجا میرید
نینا:بخدا نتونستم کار پیدا کنم ولی حتما پولتون رو میدم
مرده:فقط زود
نینا سری تکون داد مرده رف و درو محکم بست فورا رفتم پیش نینا همه این اتفاق ها بخاطر من میوفته نبایداز پرورشگاه میومدم
میونگ:نینا معذرت میخوام اینا همش تقصیر منه
نینا:نه اینطور نیس اما میشه یه خواهشی ازت کنم
میونگ:هرچی باشه قبول میکنم
نینا:یکی از دوستام یه پیشنهاد کار داد میشه توم باهام بیای من دوروز رفتم مشکلی نیس اما
میونگ:کارش چیه
نینا:توی بار گارسون باشیم
میونگ:چی
نینا:اگه میخوای قبول نکن اصن مشکلی نیس
بدون اینکه تردید کنم گفتم:باشه قبول میکنم
نینا :واقا مشکلی نیس اگه
میونگ:نه باهم کار می‌کنیم از کی شروع کنم
نینا:خب میتونی از فردا شروع کنی
میونگ: باشه
باهم رفتیم میزو جم کردیم و ظرفا رو شستیم بعدش فیلم دیدیم هوا داشت کم کم تاریک میشد ک تلفن نینا زنگ خورد
نینا:بله بفرمایید
؟:.........
نینا:همین الان
؟:..........
نینا:واقعا
؟:..........
نینا:تا یه ساعت دیگه میایم
قط کرد و گف:رئیس میخواد الان بریم انگار کمبود گارسون دارن و اینکه گفت پول خوبی بهمون میدن
میونگ:باشه الان چیکار کنیم
نینا:من بهش گفتم تا یه ساعت دیگه میریم الان ساعت هفته یه هشت باید اونجا باشیم
میونگ:اوکیه
رفتیم توی اتاقامون من یه لباس لش پوشیدم کلا تیپم همینطوره الان ک دارم ب خودم نگا میکنم قیافم ب ۱۶ سال اصن نمیخوره موهامو شونه کردم و یه تینت لب قرمز زدم و رفتم پایین ک نینا هم اومد باهم رفتیم بیرون یه تاکسی گرفتیم حدودا ۲۰ مین توی راه بودیم ک رسیدیم از ماشین پیاده شدیم و رفتیم توی بار ک....
اسلاید دوم استایل نینا برای بار
اسلاید سوم استایل میونگ برای بار
اسلاید چهار چهره نینا
اسلاید پنج چهره میونگ
نینا:دوستمه
مرده:دختر تو میخوای چیکار کنی ها اجاره دو ماه رو ندادی این دختره هم اومده اگه تا یه هفته اجاره رو دادی ک هیچ اگ ندادی گورتو گم میکنی از اینجا میرید
نینا:بخدا نتونستم کار پیدا کنم ولی حتما پولتون رو میدم
مرده:فقط زود
نینا سری تکون داد مرده رف و درو محکم بست فورا رفتم پیش نینا همه این اتفاق ها بخاطر من میوفته نبایداز پرورشگاه میومدم
میونگ:نینا معذرت میخوام اینا همش تقصیر منه
نینا:نه اینطور نیس اما میشه یه خواهشی ازت کنم
میونگ:هرچی باشه قبول میکنم
نینا:یکی از دوستام یه پیشنهاد کار داد میشه توم باهام بیای من دوروز رفتم مشکلی نیس اما
میونگ:کارش چیه
نینا:توی بار گارسون باشیم
میونگ:چی
نینا:اگه میخوای قبول نکن اصن مشکلی نیس
بدون اینکه تردید کنم گفتم:باشه قبول میکنم
نینا :واقا مشکلی نیس اگه
میونگ:نه باهم کار می‌کنیم از کی شروع کنم
نینا:خب میتونی از فردا شروع کنی
میونگ: باشه
باهم رفتیم میزو جم کردیم و ظرفا رو شستیم بعدش فیلم دیدیم هوا داشت کم کم تاریک میشد ک تلفن نینا زنگ خورد
نینا:بله بفرمایید
؟:.........
نینا:همین الان
؟:..........
نینا:واقعا
؟:..........
نینا:تا یه ساعت دیگه میایم
قط کرد و گف:رئیس میخواد الان بریم انگار کمبود گارسون دارن و اینکه گفت پول خوبی بهمون میدن
میونگ:باشه الان چیکار کنیم
نینا:من بهش گفتم تا یه ساعت دیگه میریم الان ساعت هفته یه هشت باید اونجا باشیم
میونگ:اوکیه
رفتیم توی اتاقامون من یه لباس لش پوشیدم کلا تیپم همینطوره الان ک دارم ب خودم نگا میکنم قیافم ب ۱۶ سال اصن نمیخوره موهامو شونه کردم و یه تینت لب قرمز زدم و رفتم پایین ک نینا هم اومد باهم رفتیم بیرون یه تاکسی گرفتیم حدودا ۲۰ مین توی راه بودیم ک رسیدیم از ماشین پیاده شدیم و رفتیم توی بار ک....
اسلاید دوم استایل نینا برای بار
اسلاید سوم استایل میونگ برای بار
اسلاید چهار چهره نینا
اسلاید پنج چهره میونگ
۵.۱k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.