(https://wisgoon.com/pin/58652437/)
عدهای میگویند که «چرا منشور کورش، که تفاوتی با سایر منشورها مانند منشور نبونئید و آشوربانیپال ندارد، بعنوان منشور حقوق بشر معرفی میشود؟» در آخر نیز مانند همیشه، کورش و ایران باستان را به پهلوی و صهیونیسم ربط میدهند. (اگرچه مشخص است آنها تاریخ را نخواندهاند، زیرا در منابع ایرانی-اسلامی پیش از پهلوی و قاجار نیز از کورش بزرگ به نیکی یاد شدهاست.) این ادعا از ریشه غلط است، مشخص است که افرادی که چنین ادعاهای کوروشستیزانهای مطرح میکنند، هیچ اطلاعی از متن این منشورها ندارند. اکنون به تفاوت منشور کورش و آشوربانیپال میپردازیم:
مقایسۀ اندیشه و رفتار دو کشورگشا: آشوربانیپال، پادشاه آشور و کورش بزرگ، شاهنشاه ایران:
۱- ترجمۀ بخشی از سنگنوشتۀ آشوربانیپال پس از فتح شوش، پایتخت ایلام:
«من، شوش شهر بزرگ و مقدس را به خواست خدایان آشور گشودم. من وارد کاخهای معبد شوش شدم و هر آنچه از سیم و زر و مال فراوان بود، همه را به غنیمت بردم. من همۀ آجرهای زیگورات شوش را که با سنگ الجورد تزیین شده بود شکستم. من تمامی معابد ایلام را با خاک یکسان کردم، شهر شوش را به ویرانهای تبدیل کردم و بر زمینش نمک پاشیدم. من همۀ دختران و زنان را اسیر کردم. از این پس، دیگر کسی، صدای شادی مردم و سمِ اسبان را در ایلام نخواهد شنید.»
۲- ترجمۀ بخشی از متن منشور کورش:
سطر ۲۳: همۀ مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم. مردوک (نام خدا در بابل) دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد، زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
سطر ۲۴: سپاه بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. نبونئید (شاه بابل)، مردم درماندۀ بابل را به بردگی کشیده بود، کاری که در خور شأن آنان نبود.
سطر ۲۵: وضع داخلی بابل و جایگاههای مقدسش قلب مرا تکان داد ... من برای صلح کوشیدم.
سطر ۲۶: من بردهداری را برانداختم. به بدبختیهای آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند.
و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. مردوک از کردار نیک من خشنود شد.
حالا برخی میپرسند، چرا کورش از بت بابلی مردوک یاد کرده؟ و به این نتیجه میرسند که کورش بتپرست بوده است. این یک نگرش سطحی و برداشت نادرست است. کورش، منشور را میخواست تا به مردم بابل هدیه کند تا آن را بعنوان پادشاهی از سوی مردوک بپذیرند. پس طبیعتاً باید از زبان بابلی نیز استفاده میکرد و از خدای بابلی یاد میکرد. (نام خدا در زبان بابلی فقط مردوک بود نه چیز دیگری) اسناد زیادی از یکتاپرست بودن کورش در دسترس است.
مقایسۀ اندیشه و رفتار دو کشورگشا: آشوربانیپال، پادشاه آشور و کورش بزرگ، شاهنشاه ایران:
۱- ترجمۀ بخشی از سنگنوشتۀ آشوربانیپال پس از فتح شوش، پایتخت ایلام:
«من، شوش شهر بزرگ و مقدس را به خواست خدایان آشور گشودم. من وارد کاخهای معبد شوش شدم و هر آنچه از سیم و زر و مال فراوان بود، همه را به غنیمت بردم. من همۀ آجرهای زیگورات شوش را که با سنگ الجورد تزیین شده بود شکستم. من تمامی معابد ایلام را با خاک یکسان کردم، شهر شوش را به ویرانهای تبدیل کردم و بر زمینش نمک پاشیدم. من همۀ دختران و زنان را اسیر کردم. از این پس، دیگر کسی، صدای شادی مردم و سمِ اسبان را در ایلام نخواهد شنید.»
۲- ترجمۀ بخشی از متن منشور کورش:
سطر ۲۳: همۀ مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم. مردوک (نام خدا در بابل) دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد، زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
سطر ۲۴: سپاه بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. نبونئید (شاه بابل)، مردم درماندۀ بابل را به بردگی کشیده بود، کاری که در خور شأن آنان نبود.
سطر ۲۵: وضع داخلی بابل و جایگاههای مقدسش قلب مرا تکان داد ... من برای صلح کوشیدم.
سطر ۲۶: من بردهداری را برانداختم. به بدبختیهای آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند.
و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. مردوک از کردار نیک من خشنود شد.
حالا برخی میپرسند، چرا کورش از بت بابلی مردوک یاد کرده؟ و به این نتیجه میرسند که کورش بتپرست بوده است. این یک نگرش سطحی و برداشت نادرست است. کورش، منشور را میخواست تا به مردم بابل هدیه کند تا آن را بعنوان پادشاهی از سوی مردوک بپذیرند. پس طبیعتاً باید از زبان بابلی نیز استفاده میکرد و از خدای بابلی یاد میکرد. (نام خدا در زبان بابلی فقط مردوک بود نه چیز دیگری) اسناد زیادی از یکتاپرست بودن کورش در دسترس است.
۱۶.۵k
۲۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.