سناریو توکیو رینجرز سممییییی part 1

مایکی:

قاضی:دلیل طلاقتون چیه؟

ا/ت:آقای قاضی دهنمو با دوریاکی سرویس کرده...ینی تو هر موقعیتی دوریاکی الویتشه ... جیبامو نه تنها خالی کرده بلکه آبرومو میبره اگه بالا ۲۰ ۳۰ تا براش نخرم حتی موقعه ی عبادَ...

قاضی:سرفه*

ا/ت:موقعه ی عبادَ..

قاضی:سرفه*

ا/ت: داشتم میگفتم.. موقعه ی عبادَ

قاضی:سرفه*

ا/ت: ای مادرجریان‌ پ ننت چطوری تورو زاییده؟هی سرفه میکنی؟

قاضی: خانم بابت یه خوراکی دارید...

ا/ت:شما سکوت اختیار کنید ک وقتی مست میکنه معشوقش‌ دوریاکی رو صدا
میکنه چیزی نمی دونید حرف نزنید...

*اینجانب قاضی و حضار برگانشون‌ ریخته*

مایکی:من از اون اول رابطه بهت گفته بودم عشق اولم...عامل زنده موندنم...دلیل خوشحالیم‌.. فقط و فقط دوریاکیه....

ا/ت:ای مرتیکه ی دوریاکی خور من مادرتو.. خواهرتو...برادرتو.. باهم دیشب.......[صلواتتتتتتتتتتت****]

_و گیس و گیس کشانی برپاس

چیفویو:

قاضی:مشکلتون چیه؟

ا/ت:مشکل من چیه؟ این عاقا گیه

قاضی:ببخشید؟

ا/ت: ببخشیدد؟؟؟؟ عاقا این چپ میره راست میاد باجی سان اینه باجی سان اونه اصن من تو یه دریا غرق بشم منو اول نجات میدی یا باجی سانت؟

چیفویو:ببین من تورو بردم کلاس شنا تا دو سال دیگه این سال مسخره رو ازم نپرسی..

ا/ت:ماتسونو چیفویو میکشمت ...عاقایه قاضی این باجی سانش هر روز و هر شب خونه ی ما آویزونه‌.. خونه زندگی نداره؟ یدونه قرار ما هس ک اون مردک دیلاق داخلش نباشه اخهههههه؟؟؟

چیفویو: اصن قراریه‌ ک خودم ترتیبش دادم دوس داشتم اوردمش‌

ا/ت:مرتیکه ی عنتر ...ولنتاین برای من هیچی نگرفتی برای اون گربه خریدی؟

چیفویو: خو ما که گربه داریمممممم

ا/ت:چیفویووووووو تو تولدمم یادت نبوددددددد

چیفویو: خو بعدش ک بهت تبریک گفتمممم

ا/ت: تبریککک؟؟؟؟ تبریکتتتت با پیامککککک؟؟ دو ماه بعد تولدممممم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چیفویو.. زاییده مالیده ی شاهکار های مامان بابام نیستمممم اگه خار مادرتو با آب وایتکس‌ وسلط ندممممممم میکشمتتتتتتتتتتت

_و قاضی با یه بسته چیپس نشسته داره به پاره پوره کردن این دو بزرگوار نگا میکنه...

_part 1_
پارت بعد هم داشته باشیم؟