عشقی که بهم دادی
"part 24"
*از زبان ا.ت
چشمامو باز کردم
خواستم بلند شم که دیدم یه چیزی مانعم شده
دیدم جونگکوک کنار تختم خوابیده و دستش تو دستم قفل شده
تقریبا یه روز که نخوابیده
زیر چشماش گود افتاده بود
سرم توی دستم یادم آورد چه اتفاقی افتاده
یعنی جیهون میتونه تحمل کنه و بهوش بیاد؟
انقدر دستمو محکم گرفته بود که نمیتونستم دستمو از توی دستش بکشم بیرون
گناه داشت
نمیخواستم بیدار شه
پس منم دوباره دراز کشیدم و منتظرش موندم که بیدار شه
همینجور که دراز کشیده بودم به تهیونگ فکر میکردم و اینکه چجوری میتونم اعتمادشو جلب کنم
*از زبان تهیونگ
(وکیل @)
@ آقای کیم پس من فرم درخواست شما رو پر میکنم...لطفا اسم بچه و اسم مادرشو بگید
_ کیم ا.ت ... و کیم جیهون
@ من سریعا برای شما پیگیری میکنم...ولی شما باید مطمئن شید که پدر اون بچه هستید
_باشه...متشکر
از جاش بلند شد و احترام گذاشت و رفت
چطور تونسته تولد بچه مو ازم مخفی کنه؟
ولی هنوز از دادن درخواست حضانت حس خوبی نداشتم
ولی من پدر اون بچه م حقمه که پسرمو داشته باشم
دلم میخواد یه فرصت به ا.ت بدم
اما نه درباره رابطه گذشته
در رابطه با تکنولوژی ش...تکنولوژی ا.ت طراحی بینظیری داره و سرمایه گذاری روش هم میتونه به بیماران قلبی کمک کنه هم سود آوره
تکنولوژی ام سی جی خیلی سطح پایین تره
پس با اینکه نمیخواستم برای ا.ت زنگ زدم
*از زبان ا.ت
هنوز بیدار نشده بود
دستمو گذاشته بودم رو پیشونیم و داشتم فکر میکردم
که صدای ویبره گوشیم در اومد
از توی جیب هودی م درش آوردم
ناشناس بود
با بی حوصله گی جواب دادم
+الو
_سلام
شت...صدای تهیونگه
ببخشید دیشب اینترنت نداشتم
امشب جبران میکنم!
*از زبان ا.ت
چشمامو باز کردم
خواستم بلند شم که دیدم یه چیزی مانعم شده
دیدم جونگکوک کنار تختم خوابیده و دستش تو دستم قفل شده
تقریبا یه روز که نخوابیده
زیر چشماش گود افتاده بود
سرم توی دستم یادم آورد چه اتفاقی افتاده
یعنی جیهون میتونه تحمل کنه و بهوش بیاد؟
انقدر دستمو محکم گرفته بود که نمیتونستم دستمو از توی دستش بکشم بیرون
گناه داشت
نمیخواستم بیدار شه
پس منم دوباره دراز کشیدم و منتظرش موندم که بیدار شه
همینجور که دراز کشیده بودم به تهیونگ فکر میکردم و اینکه چجوری میتونم اعتمادشو جلب کنم
*از زبان تهیونگ
(وکیل @)
@ آقای کیم پس من فرم درخواست شما رو پر میکنم...لطفا اسم بچه و اسم مادرشو بگید
_ کیم ا.ت ... و کیم جیهون
@ من سریعا برای شما پیگیری میکنم...ولی شما باید مطمئن شید که پدر اون بچه هستید
_باشه...متشکر
از جاش بلند شد و احترام گذاشت و رفت
چطور تونسته تولد بچه مو ازم مخفی کنه؟
ولی هنوز از دادن درخواست حضانت حس خوبی نداشتم
ولی من پدر اون بچه م حقمه که پسرمو داشته باشم
دلم میخواد یه فرصت به ا.ت بدم
اما نه درباره رابطه گذشته
در رابطه با تکنولوژی ش...تکنولوژی ا.ت طراحی بینظیری داره و سرمایه گذاری روش هم میتونه به بیماران قلبی کمک کنه هم سود آوره
تکنولوژی ام سی جی خیلی سطح پایین تره
پس با اینکه نمیخواستم برای ا.ت زنگ زدم
*از زبان ا.ت
هنوز بیدار نشده بود
دستمو گذاشته بودم رو پیشونیم و داشتم فکر میکردم
که صدای ویبره گوشیم در اومد
از توی جیب هودی م درش آوردم
ناشناس بود
با بی حوصله گی جواب دادم
+الو
_سلام
شت...صدای تهیونگه
ببخشید دیشب اینترنت نداشتم
امشب جبران میکنم!
۳.۴k
۲۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.