وقتی میری بار °°58 \ last
* ا.ت ویو *
صبح بیدار شدم ...به خاطر اینکه همون دیشب مسکن خورده بودم زیاد درد نداشتم . کوک روی تخت نبود . حس میکردم بخشیدنش کار درستی بود . کارامو انجام دادم و رفتم پایین .
+ واو اجوما چه بوی خوبی ....عه کوک توعی ؟
_ سلام پرنسس . اومم بیا پنکیک درست کردم .
+ واو ...دستت درد نکنه کدبانو شدیا ( خنده )
_ ( پوکر ) کداقا شدم ( خنده )
□□□□□□سه سال بعد □□□□□□□□
از اون موقع تا الان ۳ سال میگذره . نازایی درمان شد و الان یه بچه داریم اسمشم هانا عه .
اون موقع درست فکر می کردم . بخشیدن کوک کار درستی بود . هم الان یه بچه دارم که از کل زندگیم زیبا تره و دوسش دارم و هم یه شوهری دارم که عاشقشم . ولی هیچ وقت یادم نمیره ....که علت آشنایی من با کوک فقط یه بار ساده بود ....
...............................
انقدر افتضاح نوشتم ( از نظر خودم ) به نظرم بهتر بود تمومش کنم فیکو .
حالا نظر بدین فصل بعد داشته باشه ؟ آیا خوب بود یا نه ؟
( ببخشید که بد بود)
صبح بیدار شدم ...به خاطر اینکه همون دیشب مسکن خورده بودم زیاد درد نداشتم . کوک روی تخت نبود . حس میکردم بخشیدنش کار درستی بود . کارامو انجام دادم و رفتم پایین .
+ واو اجوما چه بوی خوبی ....عه کوک توعی ؟
_ سلام پرنسس . اومم بیا پنکیک درست کردم .
+ واو ...دستت درد نکنه کدبانو شدیا ( خنده )
_ ( پوکر ) کداقا شدم ( خنده )
□□□□□□سه سال بعد □□□□□□□□
از اون موقع تا الان ۳ سال میگذره . نازایی درمان شد و الان یه بچه داریم اسمشم هانا عه .
اون موقع درست فکر می کردم . بخشیدن کوک کار درستی بود . هم الان یه بچه دارم که از کل زندگیم زیبا تره و دوسش دارم و هم یه شوهری دارم که عاشقشم . ولی هیچ وقت یادم نمیره ....که علت آشنایی من با کوک فقط یه بار ساده بود ....
...............................
انقدر افتضاح نوشتم ( از نظر خودم ) به نظرم بهتر بود تمومش کنم فیکو .
حالا نظر بدین فصل بعد داشته باشه ؟ آیا خوب بود یا نه ؟
( ببخشید که بد بود)
۶.۵k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.