سناریو بانگو
اسم : ا/ت
رابطه : دوست پسرته
موضوع : اگه دستشون بخوره به سی*ه هات 🙄
کاراکتر ها : دازای ، چویا ، رانپو ، موری ، آکوتاگاوا ، آتسوشی
داستان مشترک کاراکتر ها : ا/ت و کاراکتر نشستن رو مبل و میخوان فیلم ببینن که وقتی کاراکتر میخواد کنترل رو از رو مبل برداره اشتباه دستش رو میزنه به سی*ه ا/ت 😐😬 ......
دازای : ا/ت در حال مرگ از سرخی : دا دا دازای ؟ 😀 وقتی دازای میفهمه به جای کنترل سی*ه ی ا/ت رو گرفته خودش رو به اون راه میزنه و میگه : مگه چی کار کردم ؟ از خودات هم باشه دوست پسرت انقدر باهات راحته 😄😎 و ا/ت با دمپایی مامان باجی میوفته دنبالش 🤣
چویا : وقتی میفهمه خودشم سرخ میشه و سریع دستش رو برمیداره . چویا : ب ب ببخشید ا/ت اصلا قصد نداشتم که ..... 🤯😳 ا/ت : ع عب نداره 🙄😳 چویا با صدای آروم : ولی خیلی نرم بود 😌😏 ا/ت : بمیییییر 🤬🔪 و چویا جان چند روزی را در بیمارستان میگذراند 😁
رانپو : اینم وقتی میفهمه سرخ میشه و فورا دستش رو برمیداره . رانپو : گو گو گومن گوداسای 😳🙄😖😖😖😖 ا/ت : 🙄
موری : خودش همون اول فهمید ولی دستش رو بر نداشت ، وقتی فهمید ا/ت سرخ شده دستش رو برداشت ولی ا/ت رو برد تو اتاق و اونجا ادامه ی کارش رو انجام داد 🙄😈🔞
آکوتاگاوا : سرخ میشه و سریع دستش روبر میداره . ا/ت : بگو غلط کردم 🤬🤬🤬 آکوتاگاوا : گومن ولی تقصیر راشامون بود 😳🙄 و راشامون زبون بسته که داره تو دلش آکو رو فهش میده 🤣 ( نگا چطوری تقصیر رو انداخت گردن راشامون 🤣 ما هم یه راشامون نیازمندیم 🤣 )
آتسوشی : وقتی میفهمه سریع دستش رو بر میداره ، یعنی از ا/ت هم سرخ تر میشه و تا فردا صبح همش معذرت خواهی میکنه 🤣
رابطه : دوست پسرته
موضوع : اگه دستشون بخوره به سی*ه هات 🙄
کاراکتر ها : دازای ، چویا ، رانپو ، موری ، آکوتاگاوا ، آتسوشی
داستان مشترک کاراکتر ها : ا/ت و کاراکتر نشستن رو مبل و میخوان فیلم ببینن که وقتی کاراکتر میخواد کنترل رو از رو مبل برداره اشتباه دستش رو میزنه به سی*ه ا/ت 😐😬 ......
دازای : ا/ت در حال مرگ از سرخی : دا دا دازای ؟ 😀 وقتی دازای میفهمه به جای کنترل سی*ه ی ا/ت رو گرفته خودش رو به اون راه میزنه و میگه : مگه چی کار کردم ؟ از خودات هم باشه دوست پسرت انقدر باهات راحته 😄😎 و ا/ت با دمپایی مامان باجی میوفته دنبالش 🤣
چویا : وقتی میفهمه خودشم سرخ میشه و سریع دستش رو برمیداره . چویا : ب ب ببخشید ا/ت اصلا قصد نداشتم که ..... 🤯😳 ا/ت : ع عب نداره 🙄😳 چویا با صدای آروم : ولی خیلی نرم بود 😌😏 ا/ت : بمیییییر 🤬🔪 و چویا جان چند روزی را در بیمارستان میگذراند 😁
رانپو : اینم وقتی میفهمه سرخ میشه و فورا دستش رو برمیداره . رانپو : گو گو گومن گوداسای 😳🙄😖😖😖😖 ا/ت : 🙄
موری : خودش همون اول فهمید ولی دستش رو بر نداشت ، وقتی فهمید ا/ت سرخ شده دستش رو برداشت ولی ا/ت رو برد تو اتاق و اونجا ادامه ی کارش رو انجام داد 🙄😈🔞
آکوتاگاوا : سرخ میشه و سریع دستش روبر میداره . ا/ت : بگو غلط کردم 🤬🤬🤬 آکوتاگاوا : گومن ولی تقصیر راشامون بود 😳🙄 و راشامون زبون بسته که داره تو دلش آکو رو فهش میده 🤣 ( نگا چطوری تقصیر رو انداخت گردن راشامون 🤣 ما هم یه راشامون نیازمندیم 🤣 )
آتسوشی : وقتی میفهمه سریع دستش رو بر میداره ، یعنی از ا/ت هم سرخ تر میشه و تا فردا صبح همش معذرت خواهی میکنه 🤣
۸۸۲
۰۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.