ویو جونگ کوک
ویو جونگ کوک
این چرا دنبال جلب توجهه
۸ ساله خندشو ندیدم چه برسه صدا خندش
ماه دیگه هم ...
رفتم پیش تهیونگ
کوک: تهیونگ
ته: ها
کو: ماه دیگه...
ته: تولدشه
کو: اره برنامه چیه
ته: عین هر سال هیچی
کوک: امسال ۱۸ سالش میشه باید خیلی چیزارو یاد بگیره چون داده نزدیک دانشگاه میشه
ته: اوففف یفکری یمکنم حالا
تهیونگ از بقلم رد شد
کوک: حله
دنبالش رفتم پایین که غذا بخوریم
اجوما: نوش جان
کوک: جیان؟
اجوما: گف نمیخواد با شما غذا بخور...
تهیونگ یدفه ظرفارو خالی کرد رو زمین
صدای خورد شدنشون پیچید
پاشد رف بالا سمت اتاق جیا
شر ع شد
دنبالش رفتم
ویو ته
واقعا دختره داره غیر قابل تحمل میشه هر چی ستش زیاد میشه اخلاقش بچه گونه تر میشههه
در اتاقشو با شتاب باز کردم
یجور انگار توقعه همچین کاریو داشت ایرپادشو دراوردو رو تخت نشست
تهیونگ : هدفت چیه...ها؟؟؟( دهد
این چرا دنبال جلب توجهه
۸ ساله خندشو ندیدم چه برسه صدا خندش
ماه دیگه هم ...
رفتم پیش تهیونگ
کوک: تهیونگ
ته: ها
کو: ماه دیگه...
ته: تولدشه
کو: اره برنامه چیه
ته: عین هر سال هیچی
کوک: امسال ۱۸ سالش میشه باید خیلی چیزارو یاد بگیره چون داده نزدیک دانشگاه میشه
ته: اوففف یفکری یمکنم حالا
تهیونگ از بقلم رد شد
کوک: حله
دنبالش رفتم پایین که غذا بخوریم
اجوما: نوش جان
کوک: جیان؟
اجوما: گف نمیخواد با شما غذا بخور...
تهیونگ یدفه ظرفارو خالی کرد رو زمین
صدای خورد شدنشون پیچید
پاشد رف بالا سمت اتاق جیا
شر ع شد
دنبالش رفتم
ویو ته
واقعا دختره داره غیر قابل تحمل میشه هر چی ستش زیاد میشه اخلاقش بچه گونه تر میشههه
در اتاقشو با شتاب باز کردم
یجور انگار توقعه همچین کاریو داشت ایرپادشو دراوردو رو تخت نشست
تهیونگ : هدفت چیه...ها؟؟؟( دهد
۱۰.۰k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.