تفسیر قرآن
پیامهای آیات 8 تا 11 سوره ص
- شك برخى كفّار در رسالت پيامبر اسلام، برخاسته از شك در اصل امكان نزول وحى است. «ءانزل عليه الذكر... بل هم فى شك من ذكرى»
- برخى كسانى كه روى احكام دين بهانه مى گيرند، در حقيقت اصل دين را قبول ندارند. «ءانزل عليه الذكر من بيننا بل هم فى شك...»
- ريشه برخى انكارها، حجاب معاصرت و حسادت است. (چرا او پيامبر شد و ما نشديم) «ءانزل عليه الذكر من بيننا»
- كسانى كه رهبر و مكتب الهى را تحقير مى كنند بايد تحقير شوند. در پاسخ كسانى كه مى گويند: «ءانزل عليه الذكر من بيننا» چطور شد كه او پيامبر شد، قرآن مى فرمايد: شما چه كاره ايد، مگرخزينه هاى رحمت خدا دست شماست يا حكومت آسمان ها به دست شماست، شما يك گروه شكست خورده اى بيش نيستند. «ام عندهم... ام لهم...»
- شك، اگر طبيعى باشد قهر و عذابى را در پى ندارد، مگر در صورتى كه مى توانسته آن را برطرف كند و يقين حاصل كند و در اين امر كوتاهى نكرده باشد، ليكن اگر تشكيكِ برخاسته از غرور و تحقير و تضعيف ديگران باشد، تهديد و قهر و عذاب به دنبال دارد. «بل هم فى شك من ذكرى بل لمّا يذوقوا عذاب»
- كافران، تا عذاب نشوند و آتش را به چشم خود نبينند، ايمان نمى آورند! (زيرا حس گرا هستند و فقط آنچه را به چشم مى بينند مى پذيرند.)
- بعثت پيامبران براى هدايت مردم، جلوه اى از رحمت و عزّت و بخشندگى الهى است. «ام عندهم خزائن رحمة ربّك العزيز الوهّاب»
- خداوند در مورد تربيت مردم، بخشنده است «الوهّاب» ولى نسبت به تمايلات نامعقول و نامشروع مردم نفوذ ناپذير است. «العزيز»
- انتخاب رهبر و قانون بايد به دست خدايى باشد كه هم نظام هستى به دست اوست، «ملك السموات والارض» هم نظام تربيتى مردم از اوست، «ربّك» و هم رحمت او بى نهايت است. «خزائن رحمة» (لذا مردم حقّ ندارند بگويند چرا در ميان ما او پيامبر شد و ديگرى نشد).
- عالمِ بالا، اسباب تدبير عالمِ پايين است. «فليرتقوا فى الاسباب»
- گرچه دشمنان، ارتش وتشكيلاتى دارند، امّا در مقابل حقّ، نه عددى هستند، «جندٌ ما» نه قدرتى دارند، «مهزوم» و نه حزب و گروهشان منحصر به فرد است. «من احزاب»
- احزاب غير الهى محكوم به شكست و انقراضند. «مهزوم من الاحزاب»
- خداوند از غيب و آينده كفّار خبر مى دهد. (همين مكّه كه محل چنين ايراداتى بر نبوّت پيامبر است، روزى شاهد شكست آنان در فتح مكّه خواهد بود.) «مهزوم من الاحزاب»
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
- شك برخى كفّار در رسالت پيامبر اسلام، برخاسته از شك در اصل امكان نزول وحى است. «ءانزل عليه الذكر... بل هم فى شك من ذكرى»
- برخى كسانى كه روى احكام دين بهانه مى گيرند، در حقيقت اصل دين را قبول ندارند. «ءانزل عليه الذكر من بيننا بل هم فى شك...»
- ريشه برخى انكارها، حجاب معاصرت و حسادت است. (چرا او پيامبر شد و ما نشديم) «ءانزل عليه الذكر من بيننا»
- كسانى كه رهبر و مكتب الهى را تحقير مى كنند بايد تحقير شوند. در پاسخ كسانى كه مى گويند: «ءانزل عليه الذكر من بيننا» چطور شد كه او پيامبر شد، قرآن مى فرمايد: شما چه كاره ايد، مگرخزينه هاى رحمت خدا دست شماست يا حكومت آسمان ها به دست شماست، شما يك گروه شكست خورده اى بيش نيستند. «ام عندهم... ام لهم...»
- شك، اگر طبيعى باشد قهر و عذابى را در پى ندارد، مگر در صورتى كه مى توانسته آن را برطرف كند و يقين حاصل كند و در اين امر كوتاهى نكرده باشد، ليكن اگر تشكيكِ برخاسته از غرور و تحقير و تضعيف ديگران باشد، تهديد و قهر و عذاب به دنبال دارد. «بل هم فى شك من ذكرى بل لمّا يذوقوا عذاب»
- كافران، تا عذاب نشوند و آتش را به چشم خود نبينند، ايمان نمى آورند! (زيرا حس گرا هستند و فقط آنچه را به چشم مى بينند مى پذيرند.)
- بعثت پيامبران براى هدايت مردم، جلوه اى از رحمت و عزّت و بخشندگى الهى است. «ام عندهم خزائن رحمة ربّك العزيز الوهّاب»
- خداوند در مورد تربيت مردم، بخشنده است «الوهّاب» ولى نسبت به تمايلات نامعقول و نامشروع مردم نفوذ ناپذير است. «العزيز»
- انتخاب رهبر و قانون بايد به دست خدايى باشد كه هم نظام هستى به دست اوست، «ملك السموات والارض» هم نظام تربيتى مردم از اوست، «ربّك» و هم رحمت او بى نهايت است. «خزائن رحمة» (لذا مردم حقّ ندارند بگويند چرا در ميان ما او پيامبر شد و ديگرى نشد).
- عالمِ بالا، اسباب تدبير عالمِ پايين است. «فليرتقوا فى الاسباب»
- گرچه دشمنان، ارتش وتشكيلاتى دارند، امّا در مقابل حقّ، نه عددى هستند، «جندٌ ما» نه قدرتى دارند، «مهزوم» و نه حزب و گروهشان منحصر به فرد است. «من احزاب»
- احزاب غير الهى محكوم به شكست و انقراضند. «مهزوم من الاحزاب»
- خداوند از غيب و آينده كفّار خبر مى دهد. (همين مكّه كه محل چنين ايراداتى بر نبوّت پيامبر است، روزى شاهد شكست آنان در فتح مكّه خواهد بود.) «مهزوم من الاحزاب»
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
۴۷۷
۱۷ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.