اونم مث تو بهت خیره شده بود ،با تمام تلاشت لب زدی .
اونم مث تو بهت خیره شده بود ،با تمام تلاشت لب زدی .
ا/ت : این قرارداد سر نمیگره [داد]
و با سرعت از شرکت خارج شدی، حالا توی پارک کنار شرکت نشسته بودی .
سرت دستات رو به اسارت گرفته بود ، پاهات بدون کنترول میلرزیدند.
نمیتونستی باور کنی یا شاید، نمیخواستی !؟ .
جین : فکر میکنی من خیلی خوشحالن الان؟ ، الان که ازت جدا شدم ،الان که مایل ها باهم فاصله داریم ؟
کنارت نشسته بود ، روی نیمکت .
ا/ت : مطمعنم حالت از من بد تر نبوده ، پیش اون زنیکه ی هر** بهت بدم نگذشته[داد]
میخواستی اونجا رو ترک کنی ، اون جایی که تاریک ترین نقطه ی زندگیت بود ، یا شاید میخواستی اینو به خودت تحمیل کنی.
ولی دستت از سمت کسی کشیده شد ، حالا فقط چند سانتی متر بینتون فاصله بود .
جین : یک بار از دستت دادم دیگه از دستت نمیدم ...
☆
The end
ا/ت : این قرارداد سر نمیگره [داد]
و با سرعت از شرکت خارج شدی، حالا توی پارک کنار شرکت نشسته بودی .
سرت دستات رو به اسارت گرفته بود ، پاهات بدون کنترول میلرزیدند.
نمیتونستی باور کنی یا شاید، نمیخواستی !؟ .
جین : فکر میکنی من خیلی خوشحالن الان؟ ، الان که ازت جدا شدم ،الان که مایل ها باهم فاصله داریم ؟
کنارت نشسته بود ، روی نیمکت .
ا/ت : مطمعنم حالت از من بد تر نبوده ، پیش اون زنیکه ی هر** بهت بدم نگذشته[داد]
میخواستی اونجا رو ترک کنی ، اون جایی که تاریک ترین نقطه ی زندگیت بود ، یا شاید میخواستی اینو به خودت تحمیل کنی.
ولی دستت از سمت کسی کشیده شد ، حالا فقط چند سانتی متر بینتون فاصله بود .
جین : یک بار از دستت دادم دیگه از دستت نمیدم ...
☆
The end
۵.۸k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.