Funny & fierce 5
Funny & fierce
Part 5
(ویو ا.ت)
داشتم لباسمو انتخاب میکردم تا برم پیش دوستم که در باز شد
جیمین بود تعجب کردم
_سلام
+سلام
_جایی میری؟
+به تو مربوط نیست
_معلومه که به من مربوطه از فردا من شوهرتم پس باید بدونم زنم کجا میره
+درسته فردا ازدواج میکنیم ولی من زن تو نیستم من راه خودمو میرم تو هم راه خودت
آماده شده بودم و جیمین رو کنار زدم تا بتونم برم که دستمو کشید و افتادم تو بغلش
میخواستم ازش جداشم ولی نزاشت
+ولم کن دیرم شده باید برم
_به یه شرط که بزاری منم همراهت بیام
+عمرا برم اونجا به دوستم چی بگم. بهش بگم تو کی هستی اخه
_معلومه بهش میگی من شوهرتم
+نمیخوام
_پس باید همینجوری و همینجا توی بغل من بمونی
+باشه باشه بیا
_افرین حالا دختر خوبی شدی
و بعد من و جیمین باهم رفتیم به کافه ای که دوستم گفته بود
وقتی رفتیم داخل اولش بخاطر جیمین خجالت میکشیدم که جیمین دستشو گذاشت دور کمرم و برای چند دقیقه حس امنیت و ارامش داشتم
(ویو جیمین)
وقتی وارد کافه شدیم دیدم ا.ت سرخ شده فهمیدم خجالت میکشه برای همین دستمو گذاشتم دور کمرش انگار که حالش بهتر شد
(ویو ا.ت)
حالم بهتر شد رفتیم جلو تر که دوستم صدام زد
/اااااا.تتتتتت
+سلاممممممم
یهو همه توی کافه به ما دوتا نگاه کردن
چون جیمین معروف بود دستشو گذاشت جلوی صورتش تا کسی نبینتش و....
#فیک #جیمین #bts
Part 5
(ویو ا.ت)
داشتم لباسمو انتخاب میکردم تا برم پیش دوستم که در باز شد
جیمین بود تعجب کردم
_سلام
+سلام
_جایی میری؟
+به تو مربوط نیست
_معلومه که به من مربوطه از فردا من شوهرتم پس باید بدونم زنم کجا میره
+درسته فردا ازدواج میکنیم ولی من زن تو نیستم من راه خودمو میرم تو هم راه خودت
آماده شده بودم و جیمین رو کنار زدم تا بتونم برم که دستمو کشید و افتادم تو بغلش
میخواستم ازش جداشم ولی نزاشت
+ولم کن دیرم شده باید برم
_به یه شرط که بزاری منم همراهت بیام
+عمرا برم اونجا به دوستم چی بگم. بهش بگم تو کی هستی اخه
_معلومه بهش میگی من شوهرتم
+نمیخوام
_پس باید همینجوری و همینجا توی بغل من بمونی
+باشه باشه بیا
_افرین حالا دختر خوبی شدی
و بعد من و جیمین باهم رفتیم به کافه ای که دوستم گفته بود
وقتی رفتیم داخل اولش بخاطر جیمین خجالت میکشیدم که جیمین دستشو گذاشت دور کمرم و برای چند دقیقه حس امنیت و ارامش داشتم
(ویو جیمین)
وقتی وارد کافه شدیم دیدم ا.ت سرخ شده فهمیدم خجالت میکشه برای همین دستمو گذاشتم دور کمرش انگار که حالش بهتر شد
(ویو ا.ت)
حالم بهتر شد رفتیم جلو تر که دوستم صدام زد
/اااااا.تتتتتت
+سلاممممممم
یهو همه توی کافه به ما دوتا نگاه کردن
چون جیمین معروف بود دستشو گذاشت جلوی صورتش تا کسی نبینتش و....
#فیک #جیمین #bts
۱۲.۸k
۲۳ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.