گروگانگیر
پارت ۱۳
سارا
از جام پاشدم. سرم درد میکرد. حدس میزدم به خاطر اون داروی خواب آور باشه. اطرافم رو نگاه کردم به امید اینکه ناژین رو ببینم. ولی ناژین تو اتاق نبود!
یعنی کجاست؟ چرا پیش من نیست. تو همین فکر ها بودم که یهو در باز شد و اون پسره که ناژین رو بی هوش کرده بود اومد تو.
شایان: به به سلام خانم خوشگله خوبی؟؟
سارا: دهنتو ببند آشغال. ناژین کجاست؟ چه بلایی سرش آوردی؟؟
شایان: نگران نباش فقط یع ذره موهاشو کشیدم تا باباش بترسه. حالا اون رو بی خیال. خودمون رو بچسب.
میخوام باهات خوش بگذرونم بعدم بفرستمت پیش دایی بهروزت.
با این حرف اومد سمتم...
سارا
از جام پاشدم. سرم درد میکرد. حدس میزدم به خاطر اون داروی خواب آور باشه. اطرافم رو نگاه کردم به امید اینکه ناژین رو ببینم. ولی ناژین تو اتاق نبود!
یعنی کجاست؟ چرا پیش من نیست. تو همین فکر ها بودم که یهو در باز شد و اون پسره که ناژین رو بی هوش کرده بود اومد تو.
شایان: به به سلام خانم خوشگله خوبی؟؟
سارا: دهنتو ببند آشغال. ناژین کجاست؟ چه بلایی سرش آوردی؟؟
شایان: نگران نباش فقط یع ذره موهاشو کشیدم تا باباش بترسه. حالا اون رو بی خیال. خودمون رو بچسب.
میخوام باهات خوش بگذرونم بعدم بفرستمت پیش دایی بهروزت.
با این حرف اومد سمتم...
۲.۲k
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.