(Part.12)
کوک*ویو.
داشتم بایکی از دخترای کلاسمون.
حرف میزدم.
بخاطر اینکه ازش تکلیفمون رو بگیرم.
نتونستم از ا/ت بگیرم.
چون میترسیدم.
داشتیم حرف میزدیم که.
یهو.
یه نگاهی رو حس کردم.
ا/ت*ویو.
وقتی دیدم جانکوک داره با اون دختره حرف میزنه.
اول با اعصبانیت نگاش میکردم.
ولی یهو به خودم اومدم.
خودم رو اروم کردم و.
با ریلکسی از جلوشون رد شدم.
و با یه ریلکسی که واسم مهم نیست باش نگاه کردم.
و رفتم تو کلاس.
تو نگاه جانکوک یه غلت کردن خاصی بود.
ولی دلم خنک شد.
وقتی رفتم نشستم.
جانکوک رو دیدم.
که با بدو بدو وارد کلاس شد.
گفت.
جانکوک:ا/ت باور کردی.
ا/ت:چی میگی
جانکوک:اون دختره رو من تکلیفم رو ازش میگرفتم فقط.
ا/ت:اصلا به من چه
جانکوک:باشه ا/ت فقط فکر نکن بهت خیانت کردم.
ا/ت:من و شما چه نسبتی باهم داریم اصلا.
کوک:باشه.
ادامه دارد.
شرط:
لایک:۳۰
فالوها:۲۳۳
کامنت:۲۵
داشتم بایکی از دخترای کلاسمون.
حرف میزدم.
بخاطر اینکه ازش تکلیفمون رو بگیرم.
نتونستم از ا/ت بگیرم.
چون میترسیدم.
داشتیم حرف میزدیم که.
یهو.
یه نگاهی رو حس کردم.
ا/ت*ویو.
وقتی دیدم جانکوک داره با اون دختره حرف میزنه.
اول با اعصبانیت نگاش میکردم.
ولی یهو به خودم اومدم.
خودم رو اروم کردم و.
با ریلکسی از جلوشون رد شدم.
و با یه ریلکسی که واسم مهم نیست باش نگاه کردم.
و رفتم تو کلاس.
تو نگاه جانکوک یه غلت کردن خاصی بود.
ولی دلم خنک شد.
وقتی رفتم نشستم.
جانکوک رو دیدم.
که با بدو بدو وارد کلاس شد.
گفت.
جانکوک:ا/ت باور کردی.
ا/ت:چی میگی
جانکوک:اون دختره رو من تکلیفم رو ازش میگرفتم فقط.
ا/ت:اصلا به من چه
جانکوک:باشه ا/ت فقط فکر نکن بهت خیانت کردم.
ا/ت:من و شما چه نسبتی باهم داریم اصلا.
کوک:باشه.
ادامه دارد.
شرط:
لایک:۳۰
فالوها:۲۳۳
کامنت:۲۵
۲۱.۴k
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.