موهای صورتیت
فصل ۲
p6
آنیا: بکی صبح اومد بهم گفت ، بعد ازم خواست که از یوری بپرسی اونم بکی رو دوست داره یانه؟
یور: باشه اتفاقا یوری امشب میاد اینجا
آنیا: عالیه پس ازش بپرسی هااااا
بور: باشههههه
خب شب شد
آنیا: پس چرا این دامیان نمیاد/ رو مبل خوابش برد
دامیان: امروز جلسه طول کشید ، یکم دیر اومدم ، یادم افتاد به آنیا خبر ندادم الان حتما نگران شده
وقتی رفتم تو خونه دیدم رو مبل خوابش برده
بغلش کردم بردم تو اتاق گذاشتم رو تخت خودمم کنارش خوابم برد/ منظورم اینه که با لباس بیرون خوابش برد
پارت های بعدی فردا...🥰
و از این به بعد شنبه ها چهار تا پارت میزارم ینی فردا چهار تا پارت میزارم پس منتظر باشید😊💗
p6
آنیا: بکی صبح اومد بهم گفت ، بعد ازم خواست که از یوری بپرسی اونم بکی رو دوست داره یانه؟
یور: باشه اتفاقا یوری امشب میاد اینجا
آنیا: عالیه پس ازش بپرسی هااااا
بور: باشههههه
خب شب شد
آنیا: پس چرا این دامیان نمیاد/ رو مبل خوابش برد
دامیان: امروز جلسه طول کشید ، یکم دیر اومدم ، یادم افتاد به آنیا خبر ندادم الان حتما نگران شده
وقتی رفتم تو خونه دیدم رو مبل خوابش برده
بغلش کردم بردم تو اتاق گذاشتم رو تخت خودمم کنارش خوابم برد/ منظورم اینه که با لباس بیرون خوابش برد
پارت های بعدی فردا...🥰
و از این به بعد شنبه ها چهار تا پارت میزارم ینی فردا چهار تا پارت میزارم پس منتظر باشید😊💗
۳.۶k
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.