فردا ایشالا اگه بودم پارت بعد رو میذارم یا یکشنبه
یه دفعه از کنار یه مغازه رد شدیم که برگشت روبه من ...
، اوپا میشه بذاری من یه چیزی اینجا بخرم؟
+ باشه... پیاده بشو تا باهم بریم منم برای خونه یه چیزی بگیرم...
ساشا مشکوک میزد. هی ساعت رو نگاه میکرد....
+چیزی شده ؟
، اوپا...نباید تا ساعت ده برگردی خونه...
با تعجب بهش نگاه کردم
+این الان یعنی چی؟!
،ببین جدی دارم میگم اگه میخواید سالم برگردید الان نرید خونه....
+ چی داری میگی ساشا؟
، نمیتونم درست بهتون بگم ولی خطرناکه...خواهش میکنم گوش کنید بهم..ممکنه یه اتفاقی براتون بیوفته
جدی نکنه پدرش تهدیدش کرده که منو از راه به در کنه؟
+اه کام آننن فکر میکردم تو واقعا با پدرت فرق داری....ولی کپی خودشی...
،تمنا میکنم اوپا بهم گوش کن.
+من میرم خونه. اگه میای بیا بریم.....
،نرید خواهش میکنم....
و از مغازه زدم بیرون سوار ماشین شدم و رفتم سمت خونه.....
داشتم میرفتم که یه دفعه بوق بلندی رو شنیدم....
تا رومو سمت صدا برگردونم....چیزی به ماشینم خورد ...و دیگه چیزی نفهمیدم...
..............
Continues....
، اوپا میشه بذاری من یه چیزی اینجا بخرم؟
+ باشه... پیاده بشو تا باهم بریم منم برای خونه یه چیزی بگیرم...
ساشا مشکوک میزد. هی ساعت رو نگاه میکرد....
+چیزی شده ؟
، اوپا...نباید تا ساعت ده برگردی خونه...
با تعجب بهش نگاه کردم
+این الان یعنی چی؟!
،ببین جدی دارم میگم اگه میخواید سالم برگردید الان نرید خونه....
+ چی داری میگی ساشا؟
، نمیتونم درست بهتون بگم ولی خطرناکه...خواهش میکنم گوش کنید بهم..ممکنه یه اتفاقی براتون بیوفته
جدی نکنه پدرش تهدیدش کرده که منو از راه به در کنه؟
+اه کام آننن فکر میکردم تو واقعا با پدرت فرق داری....ولی کپی خودشی...
،تمنا میکنم اوپا بهم گوش کن.
+من میرم خونه. اگه میای بیا بریم.....
،نرید خواهش میکنم....
و از مغازه زدم بیرون سوار ماشین شدم و رفتم سمت خونه.....
داشتم میرفتم که یه دفعه بوق بلندی رو شنیدم....
تا رومو سمت صدا برگردونم....چیزی به ماشینم خورد ...و دیگه چیزی نفهمیدم...
..............
Continues....
۳۹۶
۲۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.