پارت ² خوناشام من
ا/ت ویو
داشتیم ویسکی میخوردیم که گفتم
-بچه ها میرم دستشویی برمیگردم
لیا:باش
رفتم دستشویی که در توسط یکی باز شد
-چیکار میکنی دیوونه برو بیروننن
+اومممممم بیب بنظرم خوشمزه ای
-چیمیگی تووووووووووو
کوک ویو
وقتی این دختره اومده بار چشممو گرفته پوست سفیدش اندام لاغرش رو مخم راه میرفت
داشت میرفت دستشویی این بهترین فرصت برای من بود میخواست درو ببنده که نزاشتم وارد دستشویی شدم و دستامو دورش حلقه زدم دلم میخواست خونشو تست کنم سرمو کردم تو گردنش و دندونامو وارد گردنش کردم که از هوش رفت
(حمایت🌝)
داشتیم ویسکی میخوردیم که گفتم
-بچه ها میرم دستشویی برمیگردم
لیا:باش
رفتم دستشویی که در توسط یکی باز شد
-چیکار میکنی دیوونه برو بیروننن
+اومممممم بیب بنظرم خوشمزه ای
-چیمیگی تووووووووووو
کوک ویو
وقتی این دختره اومده بار چشممو گرفته پوست سفیدش اندام لاغرش رو مخم راه میرفت
داشت میرفت دستشویی این بهترین فرصت برای من بود میخواست درو ببنده که نزاشتم وارد دستشویی شدم و دستامو دورش حلقه زدم دلم میخواست خونشو تست کنم سرمو کردم تو گردنش و دندونامو وارد گردنش کردم که از هوش رفت
(حمایت🌝)
۳.۸k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.