آی ما که با یک پارچه آب
آی ما که با یک پارچه آب
چند نان خشک قناعت کردم هی
آی نشستم سر راه تا تو باز آیی هی
شاخه گل به دستم خشک شد🥀🍃🕊️
خون در جیگرم 💔🚶
چند نان خشک قناعت کردم هی
آی نشستم سر راه تا تو باز آیی هی
شاخه گل به دستم خشک شد🥀🍃🕊️
خون در جیگرم 💔🚶
۱.۷k
۰۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.