دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۶=
دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۶=
از زبان جیمین
رفتم پایین دوست نداشتم اونقد با میسو خشن برخورد کنم ولی برای اینکه ازم حساب ببره مجبورم رفتم و از شوگا پرسیدم ک
&:چی شد اون کوک عوضی چه گوهی خورده؟
-:ردمونو زدن همونطور ک حدس زدی قطعا میرن الان اون عمارتت
&:ههه احمق ی قرار بزار باهاش برای امشب
-:چشم ارباب
&:رفتم سر صبحونه منتظر نشستم تا میسو بیاد بالاخره خانم بعد از ۱۵ دقیقه اومد
&:دیر کردی(اخم و جدی و سرد)
+:رفتم حموم طول کشید(جدی و سرد)
&:دیگ تکرار نشه
دستمو کشیدم تو موهاش خیس بود عصبی شدم
&:موهات چرا خیسه؟(عصبانیت و کمی داد)
+:چونکه تازه از حموم اومدم دیگ(نیشخند)
&:سرما میخوری پاشو برو خشکش کن
+:نمیخوام عادت ندارم خشک کنم موهامو تو هم دخالت نکن
&:ببین خانم کوچولو تو مال منی پس حق نداری به کسی ک ماله منه آسیبی بزنی وگرنه برات سنگین تموم میشه حالا هم برو خشک کن موهاتو بعد بیا صبحانه بخور
+:اههه ولم کن دیگ نمیخوام درضمن من متعلق به تو نیستم متعلق به کوکم
&:گمشووو برو موهاتوو خشککن(فریادد)
+:چنان دادی زد ک ریدم به خودم سریع رفتم موهامو خشک کردم رفتم پایین جیمین داشت صبحانه میخورد خواستم برم روی صندلی بشینم ک گفت
&:اونجا نه اینجا(به پاش اشاره کرد)
+:راحت نیستم روی پات
ک یک نگاه خیلی ترسناک بهم انداخت گفت
&:چیزی جزو چشم نشنوم گمشو بیا بشینن(داد)
+:ایشش
رفتم نشستم رو پاش ک از اونجایی ک ازش کوتاه تر بودم وقتی هم نشستم سرم به شونه اش میخورد یکی از دستاشو گذاشت روی رون لختم اون یکی دستش رو هم باهاش برام لقمه میگرفت
&:بخور
+:بزور لقمه رو خوردم چند تا لقمه ی دیگ هم گرفت بهم داد خوردم ک یهو یک درد بدی کل بدنم رو گرفت رون هامو جوری فشار میداد ک اشکم در اومد
+:بر...بردار دس...دستتو(گریه و آروم)
اومد نزدیک گوشم زمزمه کرد
&:اگ فقط یک بار دیگ فقط یکبار دیگ اسم اون مرتیکه رو به زبونت بیاری زندت نمیزارم فهمیدی؟!
&:فهمیدی یا نهه؟(فریاد بیشتر از فریادد)
+:آره...فه...فهمیدم
&:خوبه
از زبان جیمین
رفتم پایین دوست نداشتم اونقد با میسو خشن برخورد کنم ولی برای اینکه ازم حساب ببره مجبورم رفتم و از شوگا پرسیدم ک
&:چی شد اون کوک عوضی چه گوهی خورده؟
-:ردمونو زدن همونطور ک حدس زدی قطعا میرن الان اون عمارتت
&:ههه احمق ی قرار بزار باهاش برای امشب
-:چشم ارباب
&:رفتم سر صبحونه منتظر نشستم تا میسو بیاد بالاخره خانم بعد از ۱۵ دقیقه اومد
&:دیر کردی(اخم و جدی و سرد)
+:رفتم حموم طول کشید(جدی و سرد)
&:دیگ تکرار نشه
دستمو کشیدم تو موهاش خیس بود عصبی شدم
&:موهات چرا خیسه؟(عصبانیت و کمی داد)
+:چونکه تازه از حموم اومدم دیگ(نیشخند)
&:سرما میخوری پاشو برو خشکش کن
+:نمیخوام عادت ندارم خشک کنم موهامو تو هم دخالت نکن
&:ببین خانم کوچولو تو مال منی پس حق نداری به کسی ک ماله منه آسیبی بزنی وگرنه برات سنگین تموم میشه حالا هم برو خشک کن موهاتو بعد بیا صبحانه بخور
+:اههه ولم کن دیگ نمیخوام درضمن من متعلق به تو نیستم متعلق به کوکم
&:گمشووو برو موهاتوو خشککن(فریادد)
+:چنان دادی زد ک ریدم به خودم سریع رفتم موهامو خشک کردم رفتم پایین جیمین داشت صبحانه میخورد خواستم برم روی صندلی بشینم ک گفت
&:اونجا نه اینجا(به پاش اشاره کرد)
+:راحت نیستم روی پات
ک یک نگاه خیلی ترسناک بهم انداخت گفت
&:چیزی جزو چشم نشنوم گمشو بیا بشینن(داد)
+:ایشش
رفتم نشستم رو پاش ک از اونجایی ک ازش کوتاه تر بودم وقتی هم نشستم سرم به شونه اش میخورد یکی از دستاشو گذاشت روی رون لختم اون یکی دستش رو هم باهاش برام لقمه میگرفت
&:بخور
+:بزور لقمه رو خوردم چند تا لقمه ی دیگ هم گرفت بهم داد خوردم ک یهو یک درد بدی کل بدنم رو گرفت رون هامو جوری فشار میداد ک اشکم در اومد
+:بر...بردار دس...دستتو(گریه و آروم)
اومد نزدیک گوشم زمزمه کرد
&:اگ فقط یک بار دیگ فقط یکبار دیگ اسم اون مرتیکه رو به زبونت بیاری زندت نمیزارم فهمیدی؟!
&:فهمیدی یا نهه؟(فریاد بیشتر از فریادد)
+:آره...فه...فهمیدم
&:خوبه
۱۵.۳k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.