حلقه های مافیا (part ¹⁹)
سالن خیلی بزرگ بود با یه میز چار متری مواجه شدم کوک هم نشسته بود و مشخص بود منتظر منه تا من اومدم یه لبخند رو لبش نشست توجه نکردم و رفتم سمت دور ترین صندلی از کوک صندلی رو کشیدم عقب و خواستم بشینم که صداش دراومد
کوک:بیبی اونجا جای تو نیس…
ا.ت:کجا باید بشینم؟!
کوک: اینجا (اشاره به پاش)
اهمیت ندادم و همونجا نشستم
کوک:دختر لجباز(زیر لب) خوشم نمیاد یه حرفو دوبار تکرار کنم
بلند شد اومد سمتم و از رو صندلی بلندم کرد گذاشت رو پاش منم تقلا میکردم پلی زورش خیلی زیاد بود
ا.ت:ولم کن…بذارم پایین
کوک:میخوای از بانی کیوته…تبدیل به ددی خشنه بشم؟ (لحن ترسناک)
ترسیدم و دیگه چیزی نگفتم خودش بهم غذا میداد منم حرفی نمیزدم و بی اشتها میخوردم
ا.ت:م…من دیگه سیر شدم
بلند شدم پله هارو تند تند بالا رفتم و راه همون اتاقی که توش بودم رو پیش گرفتم رفتم داخل نشستم رو تخت و سرمو بین دستام گرفتم باورم نمیشه از یه دختر مدرسه ای که بزرگترین و ترسناک ترین خطرش پیچوندن مدرسه بود به دختری تبدیل شدم که تو هجده سالگی معشوقش دوست صمیمیش رو به قتل رسوند و بزرگترین مافیا کره ازآب دراومد الان نه مامان باباش کنارشن و نه دوست صمیمیش باورم نمیشه جونگ کوک از یه پسر کیوت تبدیل بشه به یه مافیای عوضی که دزدیدتم من نمیتونم اینجوری بمونم باید فرار کنم! داشتم به نقشه ی فرار فک میکردم که در اتاقم باز شد و جونگ کوک اومد داخل
جونگ کوک ویو
رفتم داخل اتاقی که ا.ت توش بود در واقع اتاق خودم بود داشتم لباسامو درمیاوردم چون عادت داشتم لخت بخوابم (با لباس زیر)
ا.ت:چکار میکنی؟!
جونگ کوک: حق ندارم بیام تو اتاق خودم (در حال باز کردن دکمه هاش)
ا.ت:پس اتاق من کجاس؟!
جونگ کوک :نگار اشتباه فهمیدی اینجا اتاقم نیس اتاقمونه
ا.ت:عمرا که من با تو توی یه اتاق بمونم!
خواست بره بیرون که با حرف من سرجاش میخکوب شد
جونگ کوک: شنیدم مامان بابات بخاطر یه موقعیت کاری خوب رفتن آمریکا بنظرت اگه بفهمن اون شرکت مال جئون جونگ کوک بزرگترین مافیای کره ست چه واکنشی نشون میدن؟
برگشت و با چشمای شیشه ای از اشک سمتم قدم برداشت
ا.ت:لـ…لطفا با اونا کاری نداشته باش (بغض)
کوک:نمیدونم…بستگی به خودت داره
بغضش شکست و زد زیر گریه
ا.ت: هرکاری بخوای هق میکنم…باشه پیشت میخوابم هق
کوک:آفرین گودگرل
…
بیا پایین
پایین تر
مهم:
حمایت ها کمه تازه کارمو شروع کردم و انتظار حمایت های سنگین ندارم چون اولین فیکمه شرط نمیذارم ولی لطفاً حمایت کنید یه فیک از تهیونگ هم نوشتم و الان آمادس اگه از این فیک خوب حمایت بشه پارت های فیک تهیونگ رو تند تند آپلود میکنم
کوک:بیبی اونجا جای تو نیس…
ا.ت:کجا باید بشینم؟!
کوک: اینجا (اشاره به پاش)
اهمیت ندادم و همونجا نشستم
کوک:دختر لجباز(زیر لب) خوشم نمیاد یه حرفو دوبار تکرار کنم
بلند شد اومد سمتم و از رو صندلی بلندم کرد گذاشت رو پاش منم تقلا میکردم پلی زورش خیلی زیاد بود
ا.ت:ولم کن…بذارم پایین
کوک:میخوای از بانی کیوته…تبدیل به ددی خشنه بشم؟ (لحن ترسناک)
ترسیدم و دیگه چیزی نگفتم خودش بهم غذا میداد منم حرفی نمیزدم و بی اشتها میخوردم
ا.ت:م…من دیگه سیر شدم
بلند شدم پله هارو تند تند بالا رفتم و راه همون اتاقی که توش بودم رو پیش گرفتم رفتم داخل نشستم رو تخت و سرمو بین دستام گرفتم باورم نمیشه از یه دختر مدرسه ای که بزرگترین و ترسناک ترین خطرش پیچوندن مدرسه بود به دختری تبدیل شدم که تو هجده سالگی معشوقش دوست صمیمیش رو به قتل رسوند و بزرگترین مافیا کره ازآب دراومد الان نه مامان باباش کنارشن و نه دوست صمیمیش باورم نمیشه جونگ کوک از یه پسر کیوت تبدیل بشه به یه مافیای عوضی که دزدیدتم من نمیتونم اینجوری بمونم باید فرار کنم! داشتم به نقشه ی فرار فک میکردم که در اتاقم باز شد و جونگ کوک اومد داخل
جونگ کوک ویو
رفتم داخل اتاقی که ا.ت توش بود در واقع اتاق خودم بود داشتم لباسامو درمیاوردم چون عادت داشتم لخت بخوابم (با لباس زیر)
ا.ت:چکار میکنی؟!
جونگ کوک: حق ندارم بیام تو اتاق خودم (در حال باز کردن دکمه هاش)
ا.ت:پس اتاق من کجاس؟!
جونگ کوک :نگار اشتباه فهمیدی اینجا اتاقم نیس اتاقمونه
ا.ت:عمرا که من با تو توی یه اتاق بمونم!
خواست بره بیرون که با حرف من سرجاش میخکوب شد
جونگ کوک: شنیدم مامان بابات بخاطر یه موقعیت کاری خوب رفتن آمریکا بنظرت اگه بفهمن اون شرکت مال جئون جونگ کوک بزرگترین مافیای کره ست چه واکنشی نشون میدن؟
برگشت و با چشمای شیشه ای از اشک سمتم قدم برداشت
ا.ت:لـ…لطفا با اونا کاری نداشته باش (بغض)
کوک:نمیدونم…بستگی به خودت داره
بغضش شکست و زد زیر گریه
ا.ت: هرکاری بخوای هق میکنم…باشه پیشت میخوابم هق
کوک:آفرین گودگرل
…
بیا پایین
پایین تر
مهم:
حمایت ها کمه تازه کارمو شروع کردم و انتظار حمایت های سنگین ندارم چون اولین فیکمه شرط نمیذارم ولی لطفاً حمایت کنید یه فیک از تهیونگ هم نوشتم و الان آمادس اگه از این فیک خوب حمایت بشه پارت های فیک تهیونگ رو تند تند آپلود میکنم
۷.۹k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.